به نام خدا كه رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش هميشگى.
الم (1)
روميان مغلوب شدند، (2)
در نزديک ترين سرزمين [خود به حجاز که نواحي شام است]، و آنان پس از مغلوب شدنشان به زودي پيروز خواهند شد،(3)
[البته] در ظرف چند سال. عاقبت و نتيجه کار پيش [از مغلوب شدن روميان] و پس [از پيروزي روميان] فقط در سيطره اراده و فرمان خداست، و آن روز [که روميان پيروز شوند] مؤمنان شادمان و خوشحال خواهند شد، (4)
به سبب نصرت و ياري خدا، [آري او] هرکس را بخواهد ياري مي دهد، و تنها او تواناي شکست ناپذير و مهربان است. (5)
خدا اين وعده را داده است؛ و خدا از وعده اش تخلف نمي کند، ولي بيشتر مردم معرفت و شناخت [نسبت به وفاي قطعي خدا در مورد وعده اش] ندارند(6)
تنها] ظاهري [محسوس] از زندگي دنيا را مي شناسند و آنان از آخرت [که سراي ابدي و داراي نعمت هاي جاوداني و حيات سرمدي است] بي خبرند(7)
آيا در [خلوت] درون خود نينديشيده اند؟ [که] خدا آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست، جز به حقّ و راستي و براي مدتي معين نيافريده است؛ و همانا بسياري از مردم به ديدار [قيامت و محاسبه اعمال به وسيله] پروردگارشان کافرند. ( 8 )
آيا [به غفلت ناني مي خورند و بي خبر به سر مي برند و] در زمين گردش نکرده اند تا با تأمل بنگرند سرانجام کساني که پيش از اينان بودند چگونه بود؟ آنان قوي تر و نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را [براي هدف هاي گوناگون] زير و رو کردند و آن را بيش از آنچه اينان آبادش کردند، آباد نمودند، و پيامبرانشان دلايل روشن براي آنان آوردند [ولي به سبب تکذيب پيامبرانشان هلاک شدند]؛ پس خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند، ولي آنان بودند که به خودشان ستم مي کردند. ( 9 )
آن گاه بدترين سرانجام، سرانجام کساني بود که مرتکب زشتي شدند به سبب اينکه آيات خدا را تکذيب کردند و همواره آنها را به مسخره مي گرفتند. ( 10 )
خدا مخلوقات را مي آفريند، سپس آنان را [بعد از مرگشان] باز مي گرداند، آن گاه به سوي او باز گردانده مي شويد،(11)
و روزي که قيامت برپا شود گنهکاران [از شدت سختي و هولناکي آن اندوهگين گردند و به علت پذيرفته نشدن بهانه و عذرشان از رحمت خدا] مأيوس شوند، (12)
و از معبودانشان [که آنها را کورکورانه مي پرستيدند] براي آنان شفيعاني نخواهد بود، و آنان معبودانشان را [از روي واقعيت] انکار مي کنند، (13)
و روزي که قيامت برپا شود آن روز [همه] از هم جدا مي شوند، (14)
اما کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، آنان را در بوستاني [سرسبز و خرم] مسرور وشادمان مي دارند(15)
و اما کساني که کفر ورزيده و آيات ما و ديدار آخرت را تکذيب کرده اند، احضارشدگان در عذاب اند. ( 16 )
پس خدا را هنگامي که وارد شب مي شويد و هنگامي که به صبح در مي آييد، تسبيح گوييد،(17)
همه ستايش ها در آسمان ها و زمين ويژه اوست و شب و آن گاه که وارد ظهر مي شويد [نيز خدا را تسبيح گوييد](18)
زنده را از مرده بيرون مي آورد و مرده را از زنده بيرون مي آورد، و زمين را پس از مردگي اش زنده مي کند؛ و اين گونه [از گورها] بيرون آورده مي شويد. ( 19 )
و از نشانه هاي [قدرت و ربوبيت] او اين است که شما را از خاکي [بي جان] آفريد؛ پس اکنون بشري هستيد که [روي زمين] پراکنده و منتشريد،(20)
و از نشانه هاي [قدرت و ربوبيت] او اين است که براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد تا در کنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستي و مهرباني قرار داد؛ يقيناً در اين [کار شگفت انگيز] نشانه هايي است براي مردمي که مي انديشند، (21)
و از نشانه هاي [قدرت و ربوبيت] او آفرينش آسمان ها وزمين و اختلاف و گوناگوني زبان ها و رنگ هاي شماست؛ بي ترديد در اين [واقعيات] نشانه هايي است براي دانايان، (22)
و از نشانه هاي [قدرت و ربوبيت] او خواب شما وجستجويتان براي تأمين معاش در شب وروز است، يقيناً در اين [امور] نشانه هايي است براي مردمي که گوش شنوا دارند، (23)
و از نشانه هاي [قدرت و ربوبيت] اوست که برق را مايه ترس [از صاعقه] و اميد [به باران] به شما مي نماياند، و از آسمان، آبي نازل مي کند که زمين را پس از مردگي اش به وسيله آن زنده مي کند؛ قطعاً در اين [شگفتي هاي آفرينش] نشانه هايي است براي مردمي که تعقّل مي کنند. (24)
و از نشانه هاي [قدرت و ربوبيت] او اين است که آسمان و زمين به فرمانش برپايند، سپس زماني که شما را با يک دعوت از زمين بخواند، ناگاه [از گورها] بيرون مي آييد، (25)
و هر که در آسمان ها و زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست، و همه براي او فروتن و خاضع اند، (26)
و اوست که مخلوقات را مي آفريند سپس آنان را [پس از مرگشان] باز مي گرداند؛ و اين [کار] براي او آسان تر است. و برترين وصف ها در آسمان ها و زمين ويژه اوست؛ و او تواناي شکست ناپذير و حکيم است. ( 27 )
خدا از [وضع و حال] خودتان براي شما مثلي زده است، آيا از بردگانتان در آنچه [از نعمت ها و ثروت ها] به شما روزي داده ايم، شريکاني داريد که شما در آن [نعمت ها و ثروت ها] با هم برابر و يکسان باشيد، و همان گونه که از يکديگر مي ترسيد [که يکي از شما نعمت و ثروت مشترک را ويژه خود کند] از بردگانتان هم بترسيد؟ [بي ترديد در ميان آزاد و برده و مولا و عبد و مالک و مملوک چنين شرکتي وجود ندارد، پس چگونه ممکن است مملوک خدا در خدايي، ربوبيت، خالقيت و مالکيّت شريک او باشد؟!] اين گونه آيات خود را براي مردمي که تعقّل مي کنند، بيان مي کنيم. ( 28 ) [
اعتقاد و عمل مشرکان بر پايه تعقّل نيست] بلکه آنان که [با شرکورزي] ستم کرده اند از روي جهل و ناداني از هواهاي نفساني خود پيروي نموده اند؛ پس کساني را که خدا [به کيفر پيروي از هواها] گمراه کرده است، چه کسي هدايت مي کند؟ و آنان هيچ ياري کننده اي [که از گمراهي و عذاب نجاتشان دهد] نخواهند داشت. ( 29 )
پس [با توجه به بي پايه بودن شرک] حق گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوي اين دين [توحيدي] روي آور، [پاي بند و استوار بر] سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش براي آفرينش خدا هيچگونه تغيير و تبديلي نيست؛ اين است دين درست و استوار؛ ولي بيشتر مردم معرفت و دانش [به اين حقيقت اصيل] ندارند. ( 30 ) [
پاي بند به همان سرشت خدايي باشيد] در حالي که روي آورندگان به سوي او هستيد و از او پروا کنيد و نماز را برپا داريد و از مشرکان نباشيد. ( 31 )
مشرکاني که دينشان را بخش بخش کردند و [سرانجام] گروه گروه شدند، در حالي که هر گروهي به آنچه [از بخشي از دين] نزد آنان است [به تصور اينکه حق است] شادمانند! (32)
هنگامي که به مردم آسيب و گزندي برسد، پروردگارشان را در حالي که به سوي او روي آورده اند، مي خوانند، سپس زماني که رحمتي از سوي خود [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنيت] به آنان بچشاند، ناگهان گروهي از آنان به پروردگارشان شرک مي ورزند. ( 33 )
بگذار تا به آنچه به آنان داده ايم، ناسپاسي کنند، بنابراين [از نعمت هاي اندک و زودگذر] برخوردار شويد که سپس خواهيد دانست [سرنوشت و کيفر ناسپاسان چيست؟] (34)
يا [مگر] دليلي استوار بر آنان نازل کرده ايم که آن دليل [بر حقّانيّت] معبوداني که به وسيله آن [به خدا] شرک مي ورزند، سخن مي گويد؟ (35)
و هرگاه به مردم رحمتي [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنيت] بچشانيم به آن شادمان مي شوند، و چون به سبب گناهاني که مرتکب شده اند آسيب و گزندي به آنان رسد، ناگهان نااميد مي شوند. ( 36 )
آيا ندانسته اند که خدا رزق و روزي را براي هرکه بخواهد فراخ و گشاده قرار مي دهد و [براي هر که بخواهد] تنگ مي گيرد؟ يقيناً در اين [برنامه] نشانه هايي است براي مردمي که ايمان دارند. ( 37 )
پس [با توجه به فراخ بخشي خدا در روزي و رزق] حقّ خويشاوند و مسکين و در راه مانده را بده. اين انفاق براي آنان که خشنودي خدا را مي خواهند بهتر است؛ و اينان [که حقوق مالي را مي پردازند] همان رستگارانند. ( 38 )
اموال و اجناسي را که [به صورت وام] به ربا مي دهيد تا در ميان اموال مردم فزوني يابد، نزد خدا فزوني نخواهد يافت؛ و آنچه از زکات مي دهيد که [به سبب پرداختنش] خشنودي خدا را مي خواهيد [مايه فزوني است]؛ پس اين زکات دهندگانند که مال و ثوابشان دو چندان مي شود. ( 39 )
خداست که شما را آفريد، آن گاه به شما روزي داد، سپس شما را مي ميراند، و پس از آن شما را زنده مي کند؛ آيا از معبودان شما کسي هست که چيزي از اين [کارها] را انجام دهد؟ او منزّه و برتر است از اينکه به او شرک ورزند. ( 40 )
در خشکي و دريا به سبب اعمال زشتي که مردم به دست خود مرتکب شدند، فساد و تباهي نمودار شده است تا [خدا کيفر] برخي از آنچه را انجام داده اند به آنان بچشاند، باشد که [از گناه و طغيان] برگردند. (41)
بگو: در زمين بگرديد پس با تأمل بنگريد که سرانجام کساني که پيش تر بودند [و مرتکب کار زشت شدند] چگونه بود؟ بيشتر آنان مشرک بودند. ( 42 )
پس [با توجه به بي پايه بودن شرک] با همه وجودت به سوي اين دين درست و استوار روي آور پيش از آنکه روزي فرا رسد که از سوي خدا هيچ بازگشتي براي آن نيست، آن روز [همه مردم] دسته دسته و گروه گروه شوند. ( 43 )
کساني که کافر شوند کفرشان به زيان خود آنان است، و آنان که کار شايسته انجام دهند، [بستر امن و آسايشي و اقامت گاه جاويدي] براي خود آماده مي کنند، (44)
تا خدا به کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند از فضل خود پاداش دهد [و کافران را از رحمتش محروم کند]؛ زيرا خدا کافران را دوست ندارد. ( 45 )
و از نشانه هاي [قدرت و ربوبيت] او اين است که بادها را مژده دهنده مي فرستد، و تا بخشي از [باران] رحمتش را به شما بچشاند، و تا کشتي ها [به وسيله بادها] به فرمان او حرکت کنند، و نيز براي اينکه از رزق و روزي او بجوييد، و باشد که شما سپاس گزاري کنيد. ( 46 )
و به راستي پيش از تو پيامبراني را به سوي قومشان فرستاديم که براي آنان دلايل روشن آوردند، سپس ما از آنان که مرتکب گناه شدند، انتقام گرفتيم [و مؤمنان را ياري داديم]؛ و ياري مؤمنان حقّي بر عهده ماست. ( 47 )
خداست که بادها را مي فرستد تا ابري را برمي انگيزد، پس آن را در آسمان آن گونه که بخواهد مي گستراند و به صورت بخش بخش و پاره هاي مختلف در مي آورد، پس باران را مي بيني که از لابه لاي آن بيرون مي آيد و چون آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد مي رساند، آن گاه شادمان و خوشحال مي شوند. ( 48 )
و همانا پيش از آنکه باران بر آنان نازل شود، [آري] پيش از آن مأيوس و نااميد بودند. (49)
پس با تأمل به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمين را پس از مردگي اش زنده مي کند، بي ترديد اين [خداي قدرتمند] زنده کننده مردگان است و او بر هر کاري تواناست. (50)
و اگر بادي [سوزان و زيانبار] بفرستيم، پس آن [کشت و زرع] را زرد شده ببينند، پس از آن [به جاي جبران گناهاني که سبب اين آسيب شده] ناسپاس مي شوند. ( 51 ) [
اينان که کفر را بر ايمان ترجيح داده اند، مانند مردگان اند] پس تو نمي تواني [دعوتت را] به مردگان بشنواني و نمي تواني دعوتت را به کران زماني که پشت کنان روي مي گردانند، بشنواني. ( 52 )
و تو هدايت کننده کوردلان از گمراهي شان نيستي، و جز به آنان که به آيات ما ايمان مي آورند و تسليم [فرمان ها و احکام ما] هستند، نمي تواني [دعوتت] را بشنواني. ( 53 )
خداست که شما را از ناتواني آفريد، سپس بعد از ناتواني قدرت و نيرو داد، آن گاه بعد از نيرومندي و توانايي، ناتواني و پيري قرار داد؛ هرچه بخواهد مي آفريند و او دانا و تواناست. ( 54 )
و روزي که قيامت برپا مي شود، مجرمان سوگند مي خورند که [فاصله مرگ تا قيامت را] جز ساعتي درنگ نکرده اند، اين گونه [که در قيامت دروغ مي گويند و منحرف از حقيقت هستند در دنيا نيز همواره از حق به باطل] منحرف مي شدند. ( 55 )
و کساني که دانش و ايمان به آنان داده شده است مي گويند: بي ترديد شما [بر طبق قضا و قدر ثبت شده] در کتاب خدا [لوح محفوظ] تا روز قيامت درنگ کرده ايد و اين روز قيامت است، ولي شما [به اينکه قيامت حق است] معرفت و دانش نداشتيد. ( 56 )
پس در آن روز کساني که [به آيات ما و پيامبران] ستم کرده اند، عذرخواهي شان به آنان سود نمي دهد، و نه از آنان مي خواهند که [براي به دست آوردن خشنودي خدا] عذرخواهي کنند، (57)
و به راستي در اين قرآن براي مردم از هرگونه مثلي زديم. و اگر براي آنان معجزه اي [که خود درخواست دارند] بياوري آنان که کفر ورزيده اند، قطعاً خواهند گفت: شما جز باطل گرا نيستيد [و اين معجزه اي که آورديد، جز باطل نيست]. ( 58 )
خدا اين گونه بر دل هاي کساني که معرفت و دانش ندارند مُهر [تيره بختي] مي نهد. ( 59 )
پس [بر آزار و ياوه گويي اين تيره بختان] شکيبايي کن که يقيناً وعده خدا [در مورد ياري و پيروزي تو] حق است، و مبادا آنان که يقين [به وعده هاي حق و برپا شدن قيامت] ندارند تو را به ناشکيبايي و سبک سري وادارند. (60)