سیمای سوره ممتحنه

این سوره در مدینه نازل شده و دارای سیزده آیه است.به خاطر آیه دهم که درباره امتحان زنان مهاجر است،آن را«ممتحنه»نام گذارده اند.

محتوای این سوره درباره ی محبّت به خداوند متعال و نهی از دوستی با دشمنان اوست و به مسلمانان سفارش می کند که حضرت ابراهیم علیه السلام را به عنوان الگوی خود قرار دهند و از او سرمشق بگیرند.

از میان یکصد و چهارده سوره ی قرآن کریم،در آغاز نُه سوره به مسئله دشمن شناسی توجّه شده است؛سوره های برائت،احزاب،محمّد،ممتحنه، منافقون،معارج،بیّنه،کافرون و مسد.

در قرآن،آیات دشمن شناسی بیش از آیات الاحکام است.یکصد و نود و یک مرتبه واژه ی«ضَلَّ»،پانصد و بیست و یک مرتبه واژه ی«کفر»،سی و هفت مرتبه واژه ی«نفاق»و چهل و پنج مرتبه واژه ی«صدّ»آمده است.

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده ی مهربان.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ«1»

ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خود را دوست نگیرید.

شما با آنان طرح دوستی می افکنید،در حالی که آنان نسبت به حقّی که برای شما آمده است،کفر ورزیده اند.(علاوه بر آن که)آنان شما و پیامبر را به خاطر ایمان به خدا که پروردگار شما است،(از مکّه)اخراج و آواره نموده اند.اگر شما برای جهاد در راه من وطلب رضای من(از وطن)بیرون آمده اید(با آنان دوستی نکنید).شما مخفیانه دوستی خود را به آنان می رسانید در حالی که من به آنچه مخفیانه و آنچه آشکارا انجام دهید آگاه ترم و هر کس از شما چنین کند،قطعاً از راه راست گم گشته است.

نکته ها:

* کلمه ی«عدو»هم به یک نفر و هم به گروهی از افراد اطلاق می شود،ولی در اینجا مراد، گروه است؛زیرا در مقابل آن،کلمه ی «أَوْلِیاءَ» که جمع است،به کار رفته است. [1]

* مراد از اخراج پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان،بدرفتاری با آنان بود تا جایی که پیامبر و مسلمانان برای رهایی از بدرفتاری کفّار،خودشان از مکّه خارج شدند. [2]

* در تفاسیر می خوانیم:یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله،نامه ای را به زنی داد تا برای مشرکان مکّه ببرد و آنان را از تصمیم پیامبر صلی الله علیه و آله مبنی بر فتح مکّه آگاه کند.

جبرئیل،موضوع را به رسول اکرم خبر داد و پیامبر صلی الله علیه و آله،حضرت علی علیه السلام،و جمع دیگری را برای پس گرفتن نامه از آن زن،به سوی مکّه فرستاد و فرمود:«در فلان منطقه آن زن را خواهید یافت».گروه اعزامی حرکت کردند و در همان نقطه ای که پیامبر فرموده بود،آن زن را یافتند و سراغ نامه را از او گرفتند.زن از وجود چنین نامه ای اظهار بی اطلاعی کرد.بعضی از اصحاب،سخنان زن را باور کردند و خواستند به مدینه برگردند،امّا حضرت علی علیه السلام فرمود:«نه جبرئیل به پیامبر دروغ گفته و نه آن حضرت به ما،بنابراین قطعاً نامه ی مورد نظر در نزد این زن است».سپس شمشیر کشید که نامه را بگیرد.زن که مسئله را جدّی دید، نامه را از میان موهای سرش بیرون آورد و آن را تحویل داد.

نامه را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند.حضرت،نویسنده ی نامه-حاطب بن ابی بلتعه-را احضار و او را توبیخ کرد.حاطب گفت:من خائن نیستم ولی از آنجا که بستگانم در مکّه و در میان مشرکان به سر می برند،خواستم دل مشرکان را به دست بیاورم تا بستگانم در آسایش به سر برند.پیامبر صلی الله علیه و آله او را بخشیدند و این آیات نازل شد.

جالب این که این زن از مکّه به مدینه آمد و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تقاضای کمک کرد.حضرت از او پرسید:آیا به اسلام ایمان آورده ای؟ گفت:نه.فرمود:آیا از مکّه هجرت کرده ای تا به مهاجران ملحق شوی؟ گفت:نه.پرسید:پس چرا به مدینه آمده ای؟ گفت:برای دریافت کمک از شما.حضرت فرمود:پس جوانانی که در مکّه دور تو بودند،چه شدند؟(اشاره به این که تو در مکّه خواننده بودی و مشتریان جوان داشتی)! گفت:بعد از شکست مردم مکّه درجنگ بدر،دیگر کسی به سراغم نیامد(کنایه از عمق تأثیر شکست در روحیه ی مردم).

حضرت دستور داد تا به او کمک کنند.(آری،دستور کمک به غریبه گرچه کافر باشد). [3]

از این ماجرا معلوم می شود که حفظ اسرار نظامی به قدری لازم است که حضرت علی علیه السلام حامل نامه را به کشتن تهدید کرد و فرمود:«لاردن رأسک الی رسول الله صلی الله علیه و آله» [4]سرت را برای رسول خدا می فرستم!

دشمن شناسی

قرآن در آیات متعدّدی از برنامه ها و توطئه های دشمن خبر می دهد و وظیفه ی مسلمانان را به آنان گوشزد می نماید:

الف)افکار و آرزوهای دشمن:

«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَهً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا»[5]

قطعاً سخت ترین دشمنان اهل ایمان را یهودیان و مشرکان خواهی یافت.

«ما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ[6]

نه کفّار از اهل کتاب ونه مشرکان،هیچ کدام دوست ندارند که از طرف پروردگارتان به شما هیچ خیری برسد.

«وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ»[7]

آرزو دارند که شما نرمش نشان دهید تا با شما سازش کنند.

«وَدُّوا ما عَنِتُّمْ»[8]

آرزو دارند که شما در رنج قرار گیرید.

وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ ...[9] آرزو دارند که شما از اسلحه و سرمایه خود غافل شوید.

ب)توطئه های دشمن:

«إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً»[10]

مخالفان،هرگونه توطئه ای را بر ضدّ شما به کار می برند.

«یَشْتَرُونَ الضَّلالَهَ وَ یُرِیدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِیلَ»[11]

آنان گمراهی را می خرند و می خواهند شما نیز گمراه شوید.

ج)رفتار دشمن:

«إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِیناً»[12]

کافران دشمنان آشکار شمایند.

«یُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا»[13]

با خدا و مؤمنان خدعه می کنند.

«إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً»[14]

اگر بر شما مسلّط شوند،دشمن شما می گردند.

«آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»[15]

به آنچه که بر مؤمنان نازل شده صبحگاهان ایمان بیاورید و شامگاهان از ایمان برگردید(تا شاید مؤمنان نیز در حقانیّت دین مردّد شده و)برگردند.

د)وظیفه ی مسلمانان در برابر دشمن:

«هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»[16]

آنان دشمنند پس از آنان حذر کن.

وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ ...[17] آنچه توان دارید برای مقابله با دشمن آماده کنید.

«لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً»[18]

غیر خودی ها را محرم اسرار نگیرید که رعایت نمی کنند.

پیام ها:

1- جامعه ایمانی حق ندارد با دشمنان خدا،رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»

2- ایمان به خداوند با برقراری پیوند دوستی با دشمن خدا سازگار نیست.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی ... أَوْلِیاءَ

3- دشمن خدا در حقیقت دشمن مؤمنان نیز هست. «عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ»

4- گرچه کفّار دشمن ما هستند،ولی دلیل اصلی متارکه ی ما با آنان،دشمنی آنها با خداست.کلمه ی «عَدُوِّی» قبل از «عَدُوَّکُمْ» آمده است.

5-القای مودّت و ابراز دوستی با دشمنان،جرأت آنان را در برابر مؤمنان بیشتر می کند. «تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ»

6- اوامر و نواهی خود را به طور مستدل بیان کنید. لا تَتَّخِذُوا ... قَدْ کَفَرُوا ... یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ

7- در سیاست خارجی،برقراری رابطه و قطع روابط باید بر اساس ملاک های دینی باشد. «لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»

8-دین از سیاست جدا نیست.(فرمان قطع رابطه با دشمنان یک دستور سیاسی است که در متن قرآن آمده است). «لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»

9- کفّار تنها در عقیده مخالف شما نیستند،بلکه کمر به حذف شما بسته اند.

کَفَرُوا ... یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ

10- دشمنی کفّار با شما به خاطر ایمان شما به خداست. «أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللّهِ رَبِّکُمْ»

11- برقراری رابطه با کفّار در صورتی جایز است که آنها به ارزشهای شما احترام بگذارند و در صدد توطئه نباشند. لا تَتَّخِذُوا ... قَدْ کَفَرُوا ... یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ

12- اسلام خواهان عزّت مسلمانان است.(اظهار مودّت به گروهی که به مکتب شما کافرند و بر ضدّ شما توطئه می کنند،ذلّت است). «تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ»

13- یک دل،دو دوستی بر نمی دارد. «إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ»

14- جهاد باید خالصانه و برای خدا باشد. «جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی»

15- خداوند از ارتباطات مخفیانه با کفّار آگاه است. «أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ»

16- توجّه به علم خداوند،سبب کاهش گناهان است. «أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ»

17- در تربیت،هم امر و هم نهی، «لا تَتَّخِذُوا» هم استدلال، «عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ» هم انگیزه. «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ» و هم تهدید. «وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ»

18- چه بسیارند مؤمنانی که بد عاقبت می شوند. اَلَّذِینَ آمَنُوا ... ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ

19- چه بسیارند افرادی که در آغاز رزمنده بودند،ولی در اثر رابطه با دشمنان،بد عاقبت شدند. خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی ... ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ

20- فکر تأمین منافع از طریق روابط سرّی با دشمنان دین،بیراهه رفتن و حرکتی بی فرجام است. «وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ»

إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ«2»

اگر بر شما مسلّط شوند،دشمنان(سرسخت)شما خواهند بود و دست و زبانشان را به بدی،به سوی شما خواهند گشود و دوست دارند که شما (از دین خود دست برداشته و)کفر ورزید.

نکته ها:

* «ثقف»به معنای پیدا کردن و روبرو شدن است.

* حضرت علی علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر می نویسد:«و لکن احذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدو ربما قارب لیتغفل»حتّی بعد از صلح،از خدعه دشمن برحذر باش؛زیرا دشمن گاهی به شما نزدیک می شود تا شما را غافلگیر کند.

و در غررالحکم از آن حضرت می خوانیم:«لا تأمن عدوا و ان شکر»از دشمن،حتّی اگر زبان به ستایش گشود،مطمئن و در امان مباش.دشمن مانند آب است که گرچه با حرارت گرم می شود،ولی سرانجام سرد می شود....فانه کالماء و ان اطیل سخانه بالنار لم یمتنع من اطفائه[19]

* دلیل قطع رابطه با کفّار پنج چیز است:

الف)مکتب شما را قبول ندارند. «کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ»

ب)رهبر و امّت را تحمّل نمی کنند. «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ»

ج)اگر سلطه یابند،دشمنی خود را اعمال می کنند. إِنْ یَثْقَفُوکُمْ ...

د)با دست و زبان،آزارتان می دهند. «یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ»

ه)می خواهند که شما از دین برگشته و مرتد شوید. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ»

پیام ها:

1- دشمنان به دنبال سلطه همه جانبه بر شما هستند. «یَثْقَفُوکُمْ»

2- خاموشی دشمن،نشانه ی دوستی او نیست بلکه فرصت ضربه زدن نیافته است. «إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً»

3- دشمن هم تهاجم نظامی دارد، «یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ» هم تهاجم فرهنگی. «وَ أَلْسِنَتَهُمْ»

4- ریشه ی دست و زبان درازی های دشمن،خواسته های قلبی و درونی اوست.

یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ ... وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ

5-دشمنان،در دشمنی با شما وحدت دارند. یَکُونُوا ... یَبْسُطُوا ... وَدُّوا

6- هدف دشمن از ضربه های نظامی و فرهنگی،دست برداشتن شما از مکتب است. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ»

7- تا کفر نورزید،دشمن از شما راضی نمی شود. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ» (در آیه 217 سوره بقره نیز می خوانیم: «لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتّی یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا»)

لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ«3»

در روز قیامت،خویشان کافر و فرزندان کافر شما،هیچ کدام سودی برایتان نخواهند داشت.(در آن روز خداوند)میان شما و آنان جدایی خواهد افکند و خداوند به آنچه انجام می دهید،بیناست.

نکته ها:

* از آنجا که یکی از عوامل برقراری رابطه با دشمنان،حفظ روابط خانوادگی و خویشاوندی است،قرآن می فرماید:خانواده و خویشاوند کافر،در قیامت به کار شما نمی آید،پس به خاطر آنها خود را به گناه نیندازید.

* ناکارآمدی بستگان و بریده شدن اسباب در قیامت،بارها در قرآن مطرح شده است:

«فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ[20]

در آن روز نسبتی میان مردم در کار نیست.

«تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ»[21]

در آن روز سبب ها قطع می شود.

پیام ها:

1- عواطف خویشاوندی،گاهی زمینه تمایل به دشمنان است. تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ ... لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ

2- چه انگیزه ای برای ایجاد رابطه دوستانه با کفّار دارید؟

قلباً که مایلند شما هم کافر شوید. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ»

دست و زبانشان که بر ضدّ شماست. «یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ»

در قیامت هم که سودی برای شما ندارند. «لَنْ تَنْفَعَکُمْ»

3- از ناکارآمدی تکیه گاه ها و تنهایی خود در قیامت یاد کنید تا از کفّار قطع امید کنید،گرچه از بستگان شما باشند. لَنْ تَنْفَعَکُمْ ... یَوْمَ الْقِیامَهِ

4- در روز قیامت،خدا بستگان منحرف را از مؤمنان جدا می کند،پس برای چند روز دنیا،خود را به آنان وابسته نکنیم أَوْلِیاءَ ... یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ

5-ایمان به علم و نظارت خداوند،عامل بازدارنده از گناه است. «وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»

قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتّی تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ إِلاّ قَوْلَ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ ما أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ شَیْءٍ رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ«4»

همانا برای شما در(روش)ابراهیم و کسانی که با او بودند،سرمشق و الگوی خوبی است،زیرا به قوم(مشرک)خود گفتند:همانا ما از شما و از آنچه جز خدا می پرستید،بیزاریم.ما به(آیین)شما کفر ورزیدیم و میان ما و شما کینه و دشمنی ابدی است،مگر آنکه به خدای یگانه ایمان بیاورید.جز سخن ابراهیم به پدرش که قطعاً برای تو استغفار خواهم کرد و من برای تو(جز دعا و درخواست)مالک چیزی نیستم.پروردگارا بر تو توکّل کردیم و به سوی تو انابه نمودیم و بازگشت ما به سوی تو است.

نکته ها:

* «أُسْوَهٌ» از«تأسی»به معنای پیروی کردن الگو و سرمشق قرار دادن است.

* با توجّه به آیات قبل که بعضی از مسلمانان به خاطر دریافت حفظ بستگان خود،مخفیانه یا آشکارا با کفّار دوستی و مودّت داشتند،این آیه می فرماید:برائت از کفّار و مشرکان را از حضرت ابراهیم و یارانش بیاموزید.

* هنگامی که حضرت ابراهیم،پایداری پدر را به کفر و شرک دید و از هدایت او مأیوس شد، از او برائت جست و استغفار برای او،وعده ای بود که به پدر داد تا زمینه بازگشت او را فراهم سازد.چنانکه در سوره توبه آیه 114 می فرماید: «وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاّ عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَها إِیّاهُ فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ»

* قرآن دو مرد و دو زن،به عنوان الگوی مؤمنان معرّفی شده اند:

از مردان،یکی حضرت ابراهیم علیه السلام، «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ» و دیگری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. «لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ» [22]

و از زنان،یکی همسر فرعون و دیگری حضرت مریم است(گرچه پیروان حضرت ابراهیم نیز الگو معرفی شده اند «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ» که قرآن در آیات 11 و 12 سوره تحریم،آنان را در برابر همسران حضرت نوح و لوط،به عنوان زنانِ الگو معرّفی می کند و می فرماید: ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ ... وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ

البتّه در روایات افراد دیگری همچون امام حسین علیه السلام«فلکم فی اسوه» [23]و حضرت زهرا علیها السلام نیز به عنوان الگو معرفی شده اند.چنانکه حضرت مهدی علیه السلام می فرماید:«و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه» [24]دختر رسول خدا،الگوی نیکوی من است.

* ویژگی های حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن:

1.موفّقیّت کامل در امتحان های سخت الهی. «فَأَتَمَّهُنَّ» [25]

2.خدمت به مسجد. «طَهِّرا بَیْتِیَ» [26]

3.تسلیم خدا بودن. «حَنِیفاً مُسْلِماً»[27]

4.انابه به درگاه خدا و صبور و حلیم بودن. «إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوّاهٌ حَلِیمٌ» [28]

5.به منزله یک امت بود. «إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّهً» [29]

6.وفادار بود. «إِبْراهِیمَ الَّذِی وَفّی»[30]

7.دلیر و قهرمان بود. «تَاللّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنامَکُمْ» [31]به خدا سوگند! برای بت های شما نقشه می کشم.

8.هجرت و مهاجرت. «إِنِّی مُهاجِرٌ إِلی رَبِّی» [32]

9.گذشت و ایثار داشتن. «فَلَمّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ» [33]

پیام ها:

1- در تربیت و تبلیغ،ارائه نمونه ی عینی و عملی و الگو لازم است. «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»

2- هم انبیا الگو هستند و هم پیروان و تربیت شدگان آن بزرگواران. «أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ»

3- گذشت زمان،نقش الگوهای دینی و معنوی را کم رنگ نمی کند.حضرت ابراهیم می تواند برای امروز ما الگو باشد. «کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ»

4- بستگانِ منحرفِ الگوها،دلیلی بر ترک آنها نیست.(در قرآن،کلمه «أُسْوَهٌ» برای پیامبر اسلام و حضرت ابراهیم به کار رفته است در حالی که عموی هر دو نفر،ناخلف بوده اند).

5-بعضی الگوها نیکو و بعضی زشت هستند. «أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»

6- همگامی،همراهی و هماهنگی فکری و عملی با رهبران الهی لازم است.

«وَ الَّذِینَ مَعَهُ»

7- صلابت و صراحت در اظهار برائت از مشرکان،یک ارزش است. «إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ»

8-پرونده های قومی و روابط اجتماعی نباید مانع اظهار حق شود. قالُوا لِقَوْمِهِمْ ...

9- محور برائت،شرک و اسباب شرک و دوری از خداست. «بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ»

10- برائت باید مکتبی و هدفدار باشد نه انتقامی. «بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتّی تُؤْمِنُوا»

11- برائت تنها با لفظ نیست، «إِنّا بُرَآؤُا» بلکه دارای مرحله لفظی، «کَفَرْنا»

مرحله قلبی و مرحله عملی است، «بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهُ وَ الْبَغْضاءُ»

12- ایمان،باید از هرگونه شرک،خالص باشد. «تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ»

13- جبهه گیری و قاطعیّت در برابر کفر و شرک،به توکّل،نیایش و توجّه به معاد نیاز دارد. إِنّا بُرَآؤُا ... عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا

14- معنای توکّل گوشه گیری و انفعال نیست،بلکه در کنار اعلام برائت صریح و موضع گیری شدید نسبت به مشرکان،توکّل معنا دارد. إِنّا بُرَآؤُا ... کَفَرْنا ...

تَوَکَّلْنا

15- توکّل داروی رفع نگرانی هاست.چون اعلام برائت آن هم با قاطعیّت و صراحت ممکن است آثار سویی را در پی داشته باشد،توکّل لازم است. إِنّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ ... عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا

16- هر کجا سخنی می گویید و تصمیمی از خود نشان می دهید،نفس خود را با یاد خدا مهار کنید. إِنّا بُرَآؤُا ... کَفَرْنا بِکُمْ ، بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ ... رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا ، وَ إِلَیْکَ أَنَبْنا ، وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ

17- توکّل و انابه باید تنها به درگاه خدا باشد. «عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنا» (کلمه «عَلَیْکَ» و «إِلَیْکَ» مقدّم بر «تَوَکَّلْنا» و «أَنَبْنا» نشانه انحصار است).

18- اولیای خدا،خود را مالک چیزی نمی دانند و به خود اجازه نمی دهند قانون الهی را عوض کنند. «لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ ما أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ شَیْءٍ»

19- مسیر تمام هستی و مسیر ما به سوی اوست. «إِلَیْکَ أَنَبْنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ»

رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَهً لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ«5»

پروردگارا! ما را محنت کش کافران قرار مده و ما را بیامرز،پروردگارا! تو خود عزیز و حکیمی.

نکته ها:

* فِتْنَهً» در لغت به معنای آشوب،امتحان،عذاب،بلا و آزار آمده است.

آزار مسلمانان،آزمایشی برای کفّار است تا خباثت و عناد خود را اظهار کنند،به سلطه خود مغرور شوند و قدرت خود را نشانه حقانیّت خود بدانند.

* در آیات قبل سخن از برائت و قاطعیّت و پرهیز از دوستی با کفّار بود،این آیه در قالب دعا مطالب آیات قبل را تأکید می کند که پروردگارا ما ابزار دست مخالفان نشویم.

پیام ها:

1- از آداب دعا،خطاب «یا رَبِّ» است.معمولاً دعاهای قرآن با کلمه «رَبَّنا» آغاز می شود.

2- مسلمانان در تمام موارد حتی در قراردادهای اقتصادی،نظامی و فرهنگی نباید به شیوه ای عمل کنند که مورد سوء استفاده کفّار قرار گیرند و راه فشار و سلطه کفّار را به روی خود بُگشایند. «لا تَجْعَلْنا فِتْنَهً لِلَّذِینَ کَفَرُوا»

3- دین و سیاست در کنار هم هستند،برائت از کفّار،در کنار طلب مغفرت از خدا.یک دعا رنگ سیاسی دارد و دعای دیگر رنگ معنوی. رَبَّنا لا تَجْعَلْنا ... وَ اغْفِرْ لَنا

4- به درگاه کسی رو کنیم که هم توانمند است و هم حکیم. رَبَّنا ... إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

5-ابزار دست کفّار قرار نگرفتن،رمز عزّت است. لا تَجْعَلْنا فِتْنَهً ... أَنْتَ الْعَزِیزُ

6- رفتار بسیاری از قدرتمندان حکیمانه نیست،ولی خداوند هم قدرتمند شکست ناپذیر است و هم حکیم. «أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ«6»

همانا برای شما در(روش)آنان،(ابراهیم و یارانش)سرمشق خوبی است برای کسی که به خدا و روز واپسین امید دارد و هر کس روی برتابد، خداوند بی نیاز و ستوده است.

نکته ها:

* در این آیه و در آیه 21 سوره احزاب که سخن از الگو بودن حضرت ابراهیم و حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است،داشتن امید به خدا و روز قیامت،شرط الگو پذیری معرّفی شده است.

لِمَنْ کانَ یَرْجُوا ...

* بعد از سه بار تکرار کلمه ی «رَبَّنا» در آیات 4 و 5،باز هم می فرماید:آنان اسوه هستند، یعنی نه تنها در برائت،بلکه در دعا و مناجات هم اسوه هستند.

پیام ها:

1- الگوهای الهی تاریخ مصرف ندارند. «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»

2- نه فقط پیامبران،بلکه یاران صادق آنها نیز برای ما الگو هستند. «فِیهِمْ»

3- عقاید صحیح،زیر بنای الگوپذیری در رفتار و اخلاق است.«أسوه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر»(آری کسانی از الگوهای صحیح بهره مند می شوند که نور امید در دلشان روشن باشد. «یَرْجُوا» و کسانی پشت می کنند که افراد مأیوس و به اصطلاح بریده هستند. «یَتَوَلَّ»)

4- ایمانی ارزش دارد که ثابت باشد. کانَ یَرْجُوا اللّهَ ...(ترکیب «کانَ» با فعل مضارع،نشان استمرار و ثبات است).

5-اعراض مردم از الگوهای الهی،به خداوند و اولیایش ضربه ای نمی زند.

«وَ مَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»

عَسَی اللّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّهً وَ اللّهُ قَدِیرٌ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ«7»

امید است که خدا میان شما و کسانی که با آنان دشمنی داشتید،(به واسطه ی اسلام آوردن آنان در فتح مکّه)دوستی برقرار کند و خداوند توانا است و خداوند بخشنده مهربان است.

نکته ها:

* این آیه به مسلمانان که به خاطر قطع رابطه با خویشاوندان کافر احساس کمبود و خلاء عاطفی می کردند،پیام می دهد که در آینده جبران خواهد شد و بسیاری از آنان به اسلام گرایش پیدا می کنند.

* با توجّه به این که عداوت قبلی بر اساس برائت از کفر بوده است،پس تبدیل آن به مودّت باید از طریق ایمان آوردن کفّار باشد،نه آن که تکلیف برائت ساقط شود.

پیام ها:

1- از هدایت کفّار مأیوس نشوید. «عَسَی اللّهُ»

2- عداوت،اصل نیست،بلکه یک ضرورت عارضی است و باید شرایط را عادّی کنیم. أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ ... مَوَدَّهً

3- دگرگونی دلها و ایجاد مودّت ها به دست خداست. عَسَی اللّهُ أَنْ یَجْعَلَ ... مَوَدَّهً

4- شما از دوستی و مودّت مخفیانه با کفّار دست بردارید،خداوند مودّت واقعی را جایگزین می کند. تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ ... یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ ... مَوَدَّهً

5-از تبدیل عداوت به مودّت تعجب نکنید که خداوند بر هر کاری قادر است.

«وَ اللّهُ قَدِیرٌ»

6- بد رفتاری های گذشته کفّار نسبت به مسلمانان قابل عفو و اغماض است.

«وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

7- بخشش خداوند برخاسته از رحمت اوست. «وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

لا یَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ«8»

خداوند شما را از نیکی و عدل نسبت به کسانی که با شما به خاطر دین جنگ نکرده و شما را از خانه هایتان بیرون ننموده اند منع نمی کند.همانا خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.

نکته ها:

* کافران دو دسته اند،گروهی درصدد دشمنی و توطئه علیه مسلمانانند که در آیات قبل فرمود:چرا شما با آنان اظهار دوستی می کنید،از آنان برائت بجوئید که خدا برای شما کافی است.امّا یک دسته از کفّار،علیه شما اقدامی نکرده و در صدد توطئه علیه شما نیستند،این آیه می فرماید:با آنان به نیکی رفتار کنید و برقراری رابطه با آنان منعی ندارد.

* سیاست خارجی اسلام بر اساس جذب و جلب دیگران است و این امر از طرق زیر قابل دستیابی است:

1.نیکی. «تَبَرُّوهُمْ» با آنان نیکی کنید.

2.عدالت. «تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ» نسبت به آنان قسط و عدالت داشته باشند.

3.مهلت تحقیق. «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتّی یَسْمَعَ کَلامَ اللّهِ» [34]اگر یکی از آنان مهلت خواست،به او مهلت بدهید تا کلام خدا را بشنود.

4.قبول پیشنهاد صلح. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» [35]اگر برای زندگی مسالمت آمیز آغوش باز کردند،پیشنهاد صلح آنان را بپذیر.

5.کمک مالی. «وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ» [36]سهمی از زکات برای ایجاد الفت با آنان مصرف شود.

6.ردّ امانات آنان،وفا به عهد با آنان،محترم شمردن پیمان های آنان و نیکی به والدین آنان.

بر اساس این آیه،کفّار غیر حربی که بنای جنگ با مسلمانان را ندارند و در حکومت اسلامی زندگی می کنند،از حقوق و عدالت اجتماعی برخوردارند.

پیام ها:

1- حساب کفّار بی آزار از کفّار آزاررسان جداست. لَمْ یُقاتِلُوکُمْ ... لَمْ یُخْرِجُوکُمْ

2- اسلام دین نیکی و عدالت است،حتّی نسبت به کفّار. «أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ»

3- با اعلام محبت الهی،انگیزه ها را بالا ببرید. «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»

إِنَّما یَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ«9»

جز این نیست که خداوند شما را از دوستی ورزیدن با کسانی نهی می کند که به خاطر دین با شما جنگیده و شما را از سرزمین خود بیرون رانده اند و یا در اخراج شما همدستی کرده اند و هر کس با آنان دوستی ورزد،پس اینان همان ستمکارانند.

نکته ها:

* امروز که تفسیر این آیه را می نویسم،اسرائیل به مناطق مسلمان نشین از زمین و آسمان هجوم کرده،آنان را از وطن خود اخراج می کند و جمعی را به شهادت می رساند.طبق فرمان این آیه بر تمام مسلمانان واجب است که با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کنند و آنان را دوست نگیرند.این آیه نیز از آیات سیاسی قرآن است.

* با این که مفهوم این آیه در محتوای آیه قبل بود لیکن برای شفاف بودن روابط،خداوند جداگانه مسئله را طرح کرد.

پیام ها:

1- ظلم،حرام است خواه مستقلاً باشد و خواه با حمایت و مشارکت.(آری حامیانِ کفّار حربی،شریک جرم آنها هستند.) أَخْرَجُوکُمْ ... ظاهَرُوا عَلی إِخْراجِکُمْ

2- حتّی اگر مظلوم شدید،دوستی با کفّار را قطع کنید نه آن که دست از نیکی بردارید.(نهی از دوستی است نه چیز دیگر). یَنْهاکُمُ ... أَنْ تَوَلَّوْهُمْ

3- تجاوز به سرزمین دیگران و بیرون راندن افراد از وطن خود،ممنوع است و می توان با این زورگویان،به عنوان جهاد اسلامی مبارزه کرد. إِنَّما یَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ ... أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ

4- به اسم نوع دوستی و انسان دوستی،مسالمت با کفّار حربی ممنوع است.

«وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ إِذا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِرِ وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْیَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا ذلِکُمْ حُکْمُ اللّهِ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ«10»

ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگاه زنان مؤمن(از شوهرِ کافر جدا شده)هجرت کنان نزد شما آمدند،آنان را(از نظر ایمان)آزمایش کنید و خداوند به ایمان آنان آگاه تر است.پس اگر آنان را مؤمن تشخیص دادید،به سوی کفّار باز نگردانید،نه اینان برای آنان حلالند و نه آنان برای اینان حلال و آنچه را که شوهران کافر (برای این زنان)پرداخت کرده اند(از قبیل مهریّه)به آنان بپردازید و بر شما گناهی نیست که با اینان ازدواج کنید،به شرط آن که مهریّه آنان را بپردازید و همسران کافره را به همسری نگاه ندارید و آنچه از برای آنان پرداخت کرده اید از کفّار بگیرید همان گونه(اگر زن،مسلمان شده و به شما ملحق می شد،)هزینه هایی را که شوهران کافر پرداخت کرده بودند باید از شما درخواست نمایند.این حکم الهی است که خداوند میان شما مقرّر داشته و خداوند آگاه حکیم است.

نکته ها:

* یکی از بندهای قرارداد صلح حُدیبیه این بود که اگر مشرکی از مکه به مسلمانان مدینه پیوست،مسلمانان او را به مشرکان باز گردانند.این آیه می فرماید:مسئله باز گرداندن شامل زنان مهاجری که به مسلمانان پناهنده شده اند نمی شود.

* این آیه از آیات حقوقی و اجتماعی قرآن است.

مهریّه زن کافری که مسلمان شده،به جامعه اسلامی بپیوندد،به شوهر کافرش داده می شود، «آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا» و این مهریّه را باید از بیت المال پرداخت. [37]

* کلمه«عصم»جمع«عصمت»به معنای وسیله نگاهداری است.

در این آیه،سیمای عدالت پرور مکتب اسلام جلوه می کند:

اوّلاً زن هجرت کرده را تنها به حال خود رها نمی کند،

ثانیاً حق شوهر کافری که زن خود را از دست داده است،نادیده نمی گیرد و مهریّه ای را که پرداخت کرده به او باز می گرداند،

ثالثاً نیاز غریزی و عاطفی زن را با فرمان«تنحکوهن»و نیاز مالی او را با فرمان «أُجُورَهُنَّ» تأمین می کند.

* هجرت ممکن است به خاطر فرار از شوهر یا علاقه به زندگی جدید یا جاسوسی یا رسیدن به مال و فامیل باشد،لذا باید با آزمایش انگیزه ها روشن شود.

کفّار چند دسته هستند: [38]

یا همگی بر کفر اصرار دارند که آیه اول مبنی بر برائت و متارکه مسلمانان،به آنان نظر داشت. لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ ... قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ

یا به طور دسته جمعی دشمنی با شما را ترک می کنند. «عَسَی اللّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّهً» (آیه 7 همین سوره)

یا تفکیک صورت می گیرد،مثلاً زن مسلمان می شود،ولی مرد،کافر باقی می ماند و یا بالعکس که در این صورت،مسلمان به شما ملحق می شود. «جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ»

* در بیان مهریّه اول کلمه«نفقه»به کار رفته، أَنْفَقُوا ... أَنْفَقْتُمْ ولی در مورد مهریّه ازدواج دوم،کلمه «أُجُورَهُنَّ» به کار رفته است.با توجّه به پنج موردی که کلمه «أُجُورَهُنَّ» در قرآن آمده است،به نظر می رسد کلمه«اجر»برای زنان بیوه و ازدواج دوم آنها است.

* وقتی ایمان آوردنِ یکی از دو همسر،عقد قبلی را بهم می زند،پس به طریق اولی،اگر قبل از عقد،زن کافر باشد عقدی محقق نمی شود.

امام باقر علیه السلام فرمود:«لا ینبغی نکاح اهل الکتاب»ازدواج با زنان اهل کتاب(یهود و نصارا) سزاوار نیست.آنگاه امام علیه السلام این قسمت از آیه را تلاوت فرمود: [39]«وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِرِ»

پیام ها:

1- زنان در انتخاب دین و انجام وظایف دینی تابع شوهر نیستند و حتّی می توانند برای حفظ دین خود هجرت نمایند. «جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ»

2- مدّعیان بازگشت از کفر به ایمان،باید مورد آزمایش و امتحان قرار بگیرند.

جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ ... فَامْتَحِنُوهُنَّ

3- هر کجا که خطر جاسوسی و امثال آن هست،گزینش و آزمایش لازم است.

«فَامْتَحِنُوهُنَّ»

4- با دید مثبت به مردم نگاه کنید. «جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ» (با این که هنوز امتحان نشده اند،امّا آیه لقب مؤمن به آنان داده است).

5-علم خداوند به امور،از ما سلب مسئولیّت نمی کند. «فَامْتَحِنُوهُنَّ اللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِهِنَّ»

6- در برخورد با افراد،ما مأمور به ملاک های ظاهری هستیم،نه وسواس و سوءظن. «فَامْتَحِنُوهُنَّ اللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِهِنَّ»

7- نقش ایمان در مسایل خانوادگی و زناشویی بسیار مهم است.اگر زنِ کافری مؤمن شد،او را به شوهر کافرش برنگردانید زیرا همسر کافر محیط خانواده را ناسالم می کند. «فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ»

8-سلطه و حکومت کافر بر مسلمان از هر جهت ممنوع است،خواه سیاسی و اجتماعی باشد که قرآن می فرماید: «لَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً[40]

و خواه خانوادگی باشد که این آیه می فرماید:زن مسلمان نباید تحت امر شوهر کافر باشد. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفّارِ»

9- جامعه و محیط در فرد مؤثر است.ممکن است محیط کفر،زن مسلمان را در خود هضم کند،پس او را به کفّار برنگردانید. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفّارِ»

10- کفرِ یکی از طرفین ازدواج،منجر به طلاق قهری می شود. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفّارِ»

11- به علاقه شخصی مرد به همسر قانع نشوید،ممکن است شوهر،زن را دوست داشته باشد ولی جامعه فاسد بر روح زن فشار وارد کند. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفّارِ» (و نفرمود:«الی زوجه»)

12- ایمان،زیر بنای ازدواج است و کافر،کفو و همتایِ مؤمن نیست. «لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ»

13- جدایی زناشویی دلیل نادیده گرفتن حقوق مالی نیست،حتّی اگر کافر هزینه ای را پرداخته باید از طرف مسلمانان به او پرداخت شود. «لا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا»

14- هر ازدواجی،مهریّه جداگانه دارد.(مهریّه قبلی که شوهر کافر داده است بپردازید و برای ازدواج دوّم که خودتان اقدام می کنید باید مهریّه جداگانه بدهید.) آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا ... آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ

15- حق مالکیّت و حقوق مالی کفّار غیر حربی محفوظ است. «آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا»

16- اولین نیاز زن همسر شایسته است. «لا جُناحَ عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ»

17- سابقه کفر،مانع ازدواج با تازه مسلمان نیست. «لا جُناحَ عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ»

18- مهریّه،حق زن است. «أُجُورَهُنَّ»

19- هم نیاز غریزی باید تأمین شود، «تَنْکِحُوهُنَّ» و هم نیاز مالی. «أُجُورَهُنَّ»

20- از زن بودن و تنهایی و غربت و تازه مسلمان بودن دیگران سوء استفاده نکنید. «آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»

21- کفر،کلید جدایی است و مسائلی از قبیل ازدواج و عشق به همسر و فرزند و سابقه زندگی مانع جدایی نیست. «وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِرِ»

22- حفظ حقوق،طرفینی است،حق شما و حق کفّار نباید نایده گرفته شود.(اگر زن مسلمانی کافر شد و به کفّار پیوست،مهریّه ای که هزینه کرده اید از کفّار بگیرید و اگر زن کافری به مسلمانان پیوست،مهریّه ای که کافر پرداخت کرده به او بدهید). «وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْیَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا»

23- پذیرفتن پناهنده،در اسلام پذیرفته شده است،به شرط آنکه اوّلاً افراد آزمایش شوند،ثانیاً مسئله مالی یا زیبایی و زشتی در پناه دادن مطرح نباشد، ثالثاً هزینه ای را که کفّار پرداخت کرده اند به آنان بپردازند و کفّار حق مطالبه دارند. إِذا جاءَکُمُ ... مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ ... آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا ... وَ لْیَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا

24- دستورات الهی،عالمانه و حکیمانه است. «ذلِکُمْ حُکْمُ اللّهِ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»

وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ«11»

و اگر از همسرانی که به سوی کفّار رفته اند،چیزی از شما فوت شد(و شما نتوانستید مال و مهریّه ای که پرداخت کرده اید،از کفّار دریافت کنید)،پس آنان را تعقیب کرده(و به چیزی رسیدید،)به آنان که همسرانشان رفته اند معادل آنچه خرج کرده اند،بپردازید و از خدایی که به او ایمان دارید پروا کنید.

نکته ها:

* در آیه قبل،سخن از پرداخت حق شوهران کافر بود،در این آیه،سخن از گرفتن حق خود از آنان است.

پیام ها:

1- حق باید به حق دار برسد،گرچه با تأخیر باشد. فاتَکُمْ شَیْءٌ ... فَآتُوا ... مِثْلَ

2- آنچه به خاطر ایمان،از فرد مسلمان فوت می شود،باید توسّط نظام اسلامی جبران شود. فاتَکُمْ شَیْءٌ ... فَآتُوا

3- تعقیب کفّار برای حفظ اموال مسلمانان و جبران خسارت آنان جایز است.

فاتَکُمْ ... فَعاقَبْتُمْ

4- برای گرفتن حق خود قیام کنید. فاتَکُمْ ... فَعاقَبْتُمْ

5-افراد آسیب پذیر باید مورد حمایت قرار گیرند و از بیت المال یا غنائم، خسارت آنها جبران شود. فاتَکُمْ شَیْءٌ ... فَآتُوا ... مِثْلَ ما أَنْفَقُوا

6- در گرفتن حق،پرهیزکاری و کنترل خود لازم است. «مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ»

7- مسایل مالی،لغزشگاه است تقوا و خداترسی لازم است. فَآتُوا ... مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ

8-هم خسارت دیده در ادعای خسارت تقوا داشته باشد و بیش از آنچه خسارت کرده،مطالبه نکند و هم جامعه در پرداخت آن طفره نرود. «اتَّقُوا اللّهَ»

9- نشانه ی ایمان واقعی،تقواست. «وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ»

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلی أَنْ لا یُشْرِکْنَ بِاللّهِ شَیْئاً وَ لا یَسْرِقْنَ وَ لا یَزْنِینَ وَ لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا یَأْتِینَ بِبُهْتانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبایِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ«12»

ای پیامبر! هنگامی که زنان با ایمان نزد تو آمدند تا با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا نگیرند و دزدی نکنند و مرتکب زنا نشوند و فرزندانِ خود را نکشند و در میان دست و پای خود،مرتکب هیچ گونه نسبت ناروایی نشوند(و فرزندی را به دیگری به ناحق نسبت ندهند)و در هیچ کار خیری تو را نافرمانی نکنند،پس با آنان بیعت کن و برای آنان از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است.

نکته ها:

* در روز فتح مکه،هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روی کوه صفا از مردان بیعت گرفت،زنان نیز نزد حضرت آمدند تا بیعت کنند،این آیه نازل شد و چگونگی بیعت را شرح داد.

بیعت پیامبر با زنان،این گونه بود که حضرت دست مبارکشان را در ظرف آبی قرار دادند و سپس به زنان فرمود:برای بیعت کردن دست خود را در آب فرو بردند.«ادخلن ایدیکن فی هذه الماء فهی البیعه»[41]

* شروطی که در این آیه نام برده شده،از اصول اعتقادی و اخلاقی است که زن و مرد،هر دو باید مراعات نمایند.

پیام ها:

1- زن،موجودی مستقل،با اراده،انتخابگر و دارای شخصیّت حقیقی و حقوقی مستقل است،تا آنجا که در صدر اسلام،زنان مستقیماً با پیامبر اسلام گفتگو و اظهار نظر می کردند. یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ ...

2- برخورد رهبر اسلامی نسبت به زن و مرد تفاوتی ندارد و در دسترس همه است. «جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ»

3- دین از سیاست جدا نیست. «الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ» (بیعت،امری سیاسی است.)

4- گرایش به کثرتِ آمار مسلمانان،شما را از ارزش ها غافل نکند و هر کس را نپذیرید. یُبایِعْنَکَ عَلی أَنْ لا یُشْرِکْنَ ...

5-امنیّت از موضوعات مورد توجّه نظام اسلامی است؛

هم امنیّت مالی و اقتصادی، «لا یَسْرِقْنَ»

هم امنیّت خانوادگی، «لا یَزْنِینَ»

هم امنیّت جانی، «لا یَقْتُلْنَ»

هم امنیّت حیثیّتی و عِرضی، «لا یَأْتِینَ بِبُهْتانٍ»

و هم امنیّت سیاسی،اجتماعی. «لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ»

6- اصلاح عقاید،بر اصلاح رفتار مقدّم است.(ابتدا «لا یُشْرِکْنَ» ،سپس موضوعات دیگر)

7- ایمان به تنهایی کافی نیست،تعهد و بیعت بر عمل و اطاعت از رهبر جامعه اسلامی لازم است. اَلْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلی ...

8-سلامتِ زن از مفاسد،زمینه سلامت جامعه است. لا یُشْرِکْنَ ...

9- شرک به هیچ وجه قابل قبول نیست.(کلمه «شَیْئاً» در کنار «لا یُشْرِکْنَ» نشان آن است که حتّی ذرّه ای از آن قابل اغماض نیست)

10- در نهی از منکر،با تمام مظاهر منکر مبارزه کنید،اعتقادی «لا یُشْرِکْنَ» ، اقتصادی «لا یَسْرِقْنَ» ،جنسی «لا یَزْنِینَ» ،خانوادگی «لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ» ، اجتماعی. «لا یَأْتِینَ بِبُهْتانٍ»

11- حفظ آبروی مردم مهم است و ذرّه ای نباید خدشه دار شود. «لا یَأْتِینَ بِبُهْتانٍ»

12- در نظام اسلامی،رهبری محور است و تمام مردم باید مطیع او باشند.

«لا یَعْصِینَکَ» (به جای«لا یعصین الله»)

13- اگر منکرات نباشد پیمودن راه معروف آسان است.(منکرات به صورت جدا جدا آمده،ولی معروف در یک جمله آمده است.) «لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ»

14- زنان در مسایل عقیدتی،اجتماعی،اخلاقی و سیاسی در کنار مردان هستند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در پرتو وحی با آنان رفتار عادلانه داشت. «فَبایِعْهُنَّ»

15- شرایط بیعت،باید شفّاف و متناسب با آسیب پذیری بیعت کنندگان باشد.

(مسئله سرقت،زنا،فرزند کشی،تهمت در خانواده های جاهلیّت رواج بیشتری داشت). یُبایِعْنَکَ عَلی أَنْ ... فَبایِعْهُنَّ

16- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مأمور به دعا و استغفار برای کسانی است که با او بیعت نمایند. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»

17- توسّل به اولیای خدا جایز و دعای آنان مستجاب است وگرنه خداوند فرمان دعا صادر نمی کرد. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»

18- گرچه اسلام آوردن،کارهای دوران کفر را می پوشاند و محو می کند ولی باز هم به دعای پیامبر نیاز است. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»

19- سوابق بد مردم،مانع دعا به آنان نشود. «اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»

20- رحمت و مغفرت خداوند پشتوانه استجابت دعاهاست. وَ اسْتَغْفِرْ ... إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَهِ کَما یَئِسَ الْکُفّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ«13»

ای کسانی که ایمان آورده اید! گروهی را که خداوند بر آنان غضب کرده به سرپرستی(یا دوستی و یاری)نگیرید،آنان از آخرت مأیوسند همان گونه که کفّار از(بازگشت)اهل قبور مأیوسند.

نکته ها:

* «تولی»گاهی به معنای دوستی و گاهی به معنای قبول ولایت و سرپرستی است و هر دو معنی در این آیه نهی شده است.

* مراد از غضب شدگان در این آیه،یهود هستند و مراد از کفّار،مشرکان مکه،یهودیان از ثواب آخرت مأیوسند و مشرکانِ منکر قیامت،از مردگان خود. [42]

* اولین آیه این سوره در باره ی برائت از دشمنان خدا و مسلمانان بود و آخرین آیه نیز در همین باره است.این تنها سوره ای است که آیه اوّل و آخر آن با «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» آغازشده است.

غضب شدگان در قرآن

در قرآن افراد و گروه هایی مورد غضب الهی قرار گرفته اند،از جمله:

درباره یهود می فرماید: «وَ باؤُ بِغَضَبٍ» [43]آنان به قهر و غضب الهی گرفتار شدند.

درباره قاتلان و منافقان می فرماید: «غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ» [44]خداوند بر آنان غضب کرد.

درباره عالمان بی عمل می فرماید: «کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ»[45]نزد خداوند غضب بزرگی برای کسانی است که به گفته ها و وعده های خود عمل نمی کنند.

افرادی نظیر قارون،فرعون،ابولهب و بلعم باعورا نیز در قرآن مورد غضب قرار گرفته اند.

* یأس از آخرت،یعنی یأس از قدرت،حکمت و عدالت خدا.کسی که آخرت را قبول ندارد،به بن بست می رسد.او دلیلی برای بودن و ماندن ندارد.زیرا پیش خود می گوید:اگر بعد از مدّت ها رنج و تلاش باید با مُردن نابود شویم،از همین امروز خود را نابود کنیم،بهتر است.

اگر همه به سوی نابودی می رویم،تعلیم و تربیت و خدمت معنا ندارد.اگر این ساختمان قرار است منفجر شود،ساخت و حفاظت و تعمیر و تزیین آن معنا ندارد.

اگر فدا و فنا می شویم،چرا از کامیابی ها و هوس ها صرف نظر کنیم؟

ما که مورد سؤال قرار نمی گیریم،پس تا زنده ایم مردم را فدای هوس های خودمان کنیم.

پیام ها:

1- دوست خدا،با کسانی که مورد غضب او هستند،رابطه دوستی ندارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا»

2- گرچه اهل کتاب به قیامت اعتقاد دارند،امّا چون به ثواب آخرت امیدی ندارند،مغضوب خدا هستند،وضعیّت آنها در قیامت،با کافرانِ منکر معاد تفاوتی ندارد. «یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَهِ کَما یَئِسَ الْکُفّارُ»

«والحمد للّه ربّ العالمین»

 


[1] - تفسیر المیزان.

[2] - تفاسیر مجمع البیان،روح البیان،صافی،مراغی،المیزان و نمونه با اندکی تفاوت در نقل

[3] - تفسیر المیزان

[4] - تفسیر المیزان

[5] - مائده،82.

[6] - بقره،105.

[7] - قلم،9.

[8] - آل عمران،118.

[9] - نساء،102.

[10] - طارق،15

[11] - نساء،44

[12] - نساء،101

[13] - بقره،9.

[14] - ممتحنه،2.

[15] - آل عمران،72.

[16] - منافقون،4.

[17] - انفال،60

[18] - آل عمران،118

[19] - غررالحکم.

[20] - مؤمنون،101.

[21] - بقره،166

[22] - .احزاب،21.

[23] - مقتل ابی مخنف،ص 86.

[24] - بحار،ج 53،ص 180

[25] - بقره،124

[26] - بقره،125.

[27] - آل عمران،67.

[28] - توبه،114

[29] - نحل،120

[30] - نجم،37

[31] - .انبیاء،57.

[32] - عنکبوت،26

[33] - .صافات،103

[34] - توبه،6.

[35] - انفال،61

[36] - توبه،60

[37] - تفاسیر المیزان،نمونه،فرقان.

[38] - تفاسیر کبیر فخررازی و مراغی.

[39] - تفسیر نورالثقلین

[40] - نساء،141.

[41] - تفاسیر مجمع البیان و نورالثقلین.

[42] - تفسیر المیزان.

[43] - آل عمران 112

[44] - فتح 6

[45] - غافر 35.


این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس