به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانی اش همیشگی
قسم مي خورم به اين شهر، ( 1 )
در حالي که تو در آن جاي داري ( 2 )
و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛ ( 3 )
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم. ( 4 )
آيا گمان مي کند که هرگز کسي بر او دست نيابد؟! ( 5 )
مي گويد: ثروت فراواني را [براي مبارزه با پيامبر و اسلام] تباه کرده ام! ( 6 )
آيا گمان مي کند که هيچ کس او را نديده است [که همه اعمال و کردارش را ثبت کند] (7)
آيا براي او دو چشم قرار نداديم؟ ( 8 )
و يک زبان و دو لب؟ ( 9 )
و او را به راه خير و شر هدايت نکرديم [تا راه خير را بگزيند و راه شر را واگذارد؟] ( 10 )
پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد؛ ( 11 )
و تو چه مي داني آن گردنه سخت چيست؟ ( 12 )
آزاد کردن برده، ( 13 )
يا طعام دادن در روز گرسنگي و قحطي، ( 14 )
به يتيمي خويشاوند، ( 15 )
يا مستمندي خاک نشين؛ ( 16 )
علاوه بر [انجام] اين [تکاليف]، از کساني باشد که ايمان آورده اند و يکديگر را به صبر و مهرباني سفارش کرده اند؛ ( 17 )
اينان سعادتمندان اند؛ ( 18 )
و کساني که به آيات ما کفر ورزيدند، آنان شقاوتمندان اند ( 19 )
بر آنان آتشي سرپوشيده احاطه دارد [که هيچ راه گريزي از آن ندارند]. ( 20 )