به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی
ق، سوگند به قرآن مجيد [که محمّد، فرستاده ماست و وقوع قيامت حق است] . ( 1 )
[کفر پيشگان نه تنها ايمان نياوردند] بلکه از اينکه بيم دهنده اي از خودشان به سوي آنان آمد تعجب کردند و در نتيجه کافران گفتند: اين چيزي عجيب است. ( 2 )
آيا هنگامي که مرديم و خاک شديم [زنده مي شويم و به حيات دوباره باز مي گرديم؟] اين بازگشتي دور [از عقل] است. ( 3 )
بي ترديد ما آنچه را که زمين از اجسادشان مي کاهد، مي دانيم و نزد ما کتابي ضبط کننده [همه امور چون لوح محفوظ] است. ( 4 )
[اينان نه اينکه زنده شدن پس از مرگ را باور نکردند] بلکه حق را هم هنگامي که به سويشان آمد، تکذيب کردند پس در حالتي آشفته و سردرگم اند. ( 5 )
آيا با تأمل به آسمان بالاي سرشان ننگريستند که چگونه آن را بنا کرده و بياراستيم و آن را هيچ شکاف [و ناموزوني] نيست؟ ( 6 )
و زمين را گسترديم و کوه هايي استوار در آن افکنديم و در آن از هر نوع گياه خوش منظر و دل انگيزي رويانديم، ( 7 )
تا براي هر بنده اي که [با انديشيدن در نظام هستي] به سوي خدا باز مي گردد، مايه بينايي و يادآوري باشد؛ ( 8 )
و از آسمان آبي بسيار پربرکت و سودمند نازل کرديم، پس به وسيله آن باغ ها و دانه هاي دروکردني را رويانديم. ( 9 )
و [نيز] درختان بلندقامت خرما را که خوشه هاي متراکم و روي هم چيده دارند [رويانديم] (10)
براي آنکه رزق و روزي بندگان باشد، و نيز به وسيله آن آب سرزمين مرده را زنده کرديم؛ و بيرون آمدنشان [پس از مرگ از خاک گور براي ورود به قيامت] اين گونه است. ( 11 )
پيش از اينان [که تو را تکذيب مي کنند] قوم نوح و اصحاب رس و [قوم] ثمود [پيامبرانشان] را تکذيب کردند. ( 12 )
و نيز قوم عاد و فرعون و برادران لوط، ( 13 )
و اصحاب ايکه و قوم تُبّع همگي پيامبران را تکذيب کردند، پس تهديدم [به نزول عذاب] بر آنان محقق و ثابت شد. ( 14 )
آيا ما از آفرينش نخستين عاجز و درمانده شديم [تا از دوباره آفريدن عاجز و درمانده شويم؟ چنين نيست] بلکه آنان [با اين همه دلايل روشن و استوار] باز در آفرينش جديد در ترديدند. (15)
همانا انسان را آفريديم و همواره آنچه را که باطنش [نسبت به معاد و ديگر حقايق] به او وسوسه مي کند، مي دانيم، و ما به او از رگ گردن نزديک تريم. ( 16 )
[ياد کن] دو فرشته اي را که همواره از ناحيه خير و از ناحيه شر، ملازم انسان هستند و همه اعمالش را دريافت کرده و ضبط مي کنند. ( 17 )
هيچ سخني را به زبان نمي گويد جز اينکه نزد آن [براي نوشتن و حفظش] نگهباني آماده است؛ (18)
و سکرات و بيهوشي مرگ، حق را [که همه واقعيات جهان پس از مرگ است] مي آورد [و به محتضر مي گويند:] اين همان چيزي است که از آن مي گريختي؛ ( 19 )
و در صور مي دمند؛ آن است روز [تحقق و ظهور] وعده هاي تهديدآميز و وحشتناک. ( 20 )
هر کسي در آن روز مي آيد در حالي که سوق دهنده اي و شاهدي با اوست، [که سوق دهنده او را به محشر مي راند و شاهد بر اعمالش گواهي مي دهد]. ( 21 )
[به او مي گويند:] تو از اين روز بزرگ در بي خبري و غفلت بودي، پس ما پرده بي خبري را از ديده [بصيرت] ات کنار زديم در نتيجه ديده ات امروز بسيار تيزبين است. ( 22 )
و [فرشته] همراهش مي گويد: اين است نامه اعمالش که همراه من آماده است. ( 23 )
[به دو فرشته نگهبان و حافظ اعمال فرمان مي دهند] شما دو نفر هر کافر سرسخت و معاندي را در دوزخ اندازيد. ( 24 )
[همان که به شدت] مانع خير و تجاوزکار [از حدود خدا] و ترديد کننده در حقايق [و ترديد انداز در دل هاي مردم بود] . ( 25 )
که با خدا معبودي ديگر قرار داد، پس او را در عذاب سخت اندازيد، ( 26 )
همنشينش [از ميان شيطان ها] مي گويد: پروردگارا! من او را به سرکشي و طغيان وا نداشتم، او خودش [به ميل خود] در گمراهي دور و درازي بود. …. ( 27 )
[خدا] مي گويد: در پيشگاه من با يکديگر ستيزه مکنيد، بي ترديد من تهديد [به عذاب] را پيش از اين [از طريق وحي و پيامبران] به شما اعلام کرده بودم. ( 28 )
نزد من فرمان [تهديدآميز به اينکه هر کس با حال کفر و شرک وارد آخرت شود حتماً دوزخي است] تغيير نمي يابد و من نسبت به بندگان ستمکار نيستم. ( 29 )
[ياد کن] روزي را که به دوزخ مي گوييم: آيا پر شدي؟ مي گويد: آيا زيادتر از اين هم هست؟ ( 30 )
و بهشت را به پرهيزکاران نزديک مي کنند بي آنکه فاصله اي از آنان داشته باشد. ( 31 )
[به آنان مي گويند:] اين همان است که [در دنيا] وعده داده مي شديد [اين جايگاه رفيع] براي هر کسي است که [در دنيا به سوي خدا] باز مي گشته [و] حافظ و نگهبان [عهد، پيمان الهي و حقوق خدا و مردم] بوده است. ( 32 )
همان کسي که در نهان از [خداي] رحمان مي ترسيد و دلي رجوع کننده [به سوي خدا] آورده است؛ ( 33 )
به سلامت در آن وارد شويد، امروز روز جاودانگي است ( 34 )
در آنجا هرچه بخواهند براي آنان فراهم است، و نزد ما [نعمت هاي] بيشتري است. ( 35 )
و چه بسيار اقوامي را که پيش از آنان هلاک کرديم که از آنان نيرومندتر بودند، و [با نيرويشان] به سرزمين ها رفتند [و آنها را فتح کردند]، آيا توانستند [از عذاب و هلاکت] گريزگاهي بيابند؟ ( 36 )
بي ترديد در سرگذشت پيشينيان مايه پند و عبرتي است براي کسي که نيروي تعقّل دارد، يا با تأمل و دقت [به سرگذشت ها] گوش فرا مي دهد در حالي که حاضر به شنيدن و فراگيري شنيده هاي خود باشد. ( 37 )
همانا ما آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريديم، و هيچ رنج و درماندگي به ما نرسيد. ( 38 )
پس [بر آزار مشرکان] شکيبا باش، و پيش از طلوع خورشيد و پيش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوي، ( 39 )
و در پاره اي از شب و نيز پس از سجده ها خدا را تسبيح گوي، ( 40 )
و گوش فرا ده روزي که ندا دهنده از جايي نزديک ندا مي دهد. ( 41 )
روزي که [همگان] صيحه و فرياد را به حق و درستي مي شنوند [و] آن روز، روز بيرون آمدن [از قبرها] ست. ( 42 )
بي ترديد ماييم که زنده مي کنيم و مي ميرانيم، و بازگشت به سوي ماست. ( 43 )
روزي که زمين از [روي اجساد] آنان در حالي که [از قبرها بيرون آمده] شتابان [به سوي ندا کننده خود بروند] بشکافد؛ اين گردآوردنشان از گورها [وحاضر کردنشان در قيامت] بر ما آسان است. ( 44 )
ما به آنچه [دشمنان لجوج بر ضد حقايق] مي گويند، داناتريم و تو را بر آنان تسلطي نيست [که به قبول حقايق وادارشان کني]؛ پس به وسيله قرآن کساني را که از تهديد من مي ترسند، بيم ده(45)