سیمای سوره توحید
برخی از اهل کتاب و مشرکان،از پیامبر خواستند که خدایت را برای ما معرفی کن؛این سوره که به منزله شناسنامه خداوند است،نازل شد و خداوند را از داشتن پدر و مادر یا فرزند و همسر و یا شبیه و شریک،پاک و منزه دانست.
این سوره شامل خالص ترین عقاید توحیدی است،از این رو سوره توحید و اخلاص نام گرفته است.
در فضیلت این سوره،روایات بسیاری وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
در هر شبانه روز،لااقل یکبار این سوره را در نمازهای خود بخوانید و پس از آن بگویید:«کذلک الله ربی:پروردگار من چنین است.»
به گفته روایات،این سوره در اهمیّت،به منزله یک سوم قرآن است.یک بار تلاوت آن،برابر تلاوت یک سوم قرآن و دوبار تلاوت آن،معادل دو سوم و سه بار تلاوت آن برابر تلاوت کل قرآن است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:سوره توحید مثل علی بن ابی طالب است که هر کس او را قلباً دوست دارد یک سوم ایمان را داراست و هر کس با قلب و زبان دوست بدارد دو سوم ایمان را دارد و هر کس با قلب و زبان و اطاعت در عمل،همراه او باشد ایمانش کامل است.
تلاوت این سوره به عنوان یکی از تعقیبات نماز به شمار آمده و در روایات می خوانیم:هرکس تلاوت آن را بعد از هر نماز ترک نکند،خداوند خیر دنیا و آخرت را به او می دهد و او و والدین و فرزندانش را می آمرزد.
امام سجاد علیه السلام فرمود:چون خداوند می دانست که در دوره آخر الزمان گروهی دقیق و عمیق خواهند آمد،سوره توحید و شش آیه اول سوره حدید را نازل فرمود.
تلاوت این سوره به شش سمت،سبب حفظ شدن انسان از خطرات و ایمن شدن از حوادث می گردد.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ«1»
بگو:او خداوند یگانه است.
نکته ها:
* کلمه «اللّهُ» از«وله»به معنای تحیّر است،یعنی آفریده ها از درک حقیقت او عاجز و در شناخت ذات او واله و متحیّرند.چنان که امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید:معنای اللّه آن است که او معبودی است که آفریده ها در او حیرانند،زیرا او از درک دیدگان مستور و از دسترس افکار و عقول،محجوب است.
* میان کلمه«واحد»و «أَحَدٌ» تفاوت است.«واحد»در جایی به کار می رود که ثانی و ثالث برای آن فرض شود،بر خلاف«احد»که در مورد یکتا و یگانه استعمال می شود.چنانکه اگرگفتی:یک نفر حریف او نیست،یعنی چند نفر حریف او می شوند،اما اگر گفتی:اَحدی حریف او نیست،یعنی هیچ حریفی ندارد.
* توحید،مرز میان ایمان و کفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممکن نیست.اولین سخن پیامبر کلمه توحید بود:«قولوا لا اله الا الله تفلحوا».شعار توحیدی«لا اله الا الله»از سه حرف(الف،لام و ها)ترکیب شده و ذکری است که در گفتنش حتی لب تکان نمی خورد ولی عملش تا اطاعت از رهبری معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضا علیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست.
در سفری که امام رضا علیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد،در مسیر راه وقتی به نیشابور رسید،مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند.
امام رضا علیه السلام فرمود:پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل کردند که خداوند فرموده است:«کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی:توحید،قلعه من است و هر کس داخل این قلعه شود از قهر من در امان است.»آنگاه امام رضا علیه السلام فرمود:
البتّه توحید شروطی دارد و من(که امام حاضر هستم)شرط آن هستم،یعنی توحید بی ولایت پذیرفته نیست.در زمان غیبت امام معصوم نیز،بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهای عادلی که از هوی و هوس دورند،برویم.بنابراین توحید کامل،ایمان به یکتایی خداوند،دور کردن فکر و عمل از هر نوع شرک و پیروی از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهای عادل در زمان غیبت است.
* حضرت علی علیه السلام در نامه ای به فرزندش امام حسن علیه السلام می نویسد:«لو کان لربک شریک لأتتک رسله»اگر پروردگارت شریکی داشت،او نیز پیامبرانی می فرستاد تا مردم او را بشناسند و بندگی اش کنند.
* دلیل یکتایی او،هماهنگی میان آفریده هاست.چنانکه امام صادق علیه السلام«اتصال التدبیر»را نشانه یکتایی آفریدگار می شماردهماهنگی میان خورشید و ماه و زمین و آب و باد و خاک و کوه و دشت و دریا با یکدیگر و هماهنگی همه آنها با نیاز انسان،نشانه یکپارچگی تدبیر در نظام هستی است.انسان اکسیژن می گیرد و کربن پس می دهد ولی گیاهان کربن می گیرند و اکسیژن پس می دهند.نیازهای طفل با محبت والدین و خستگی روز با خواب شب تأمین می شود.چشم که از پی ساخته شده با آب شور حفظ می شود و دهان که راه ورودی غذا به معده است،با آب شیرین که در هضم غذا مؤثر است،مرطوب می شود.
* در جنگ جمل،یک عرب صحرانشین درباره معنای توحید از حضرت علی علیه السلام سؤال کرد.
دیگر رزمندگان از او ناراحت شدند که این چه سؤال نابجایی است،امّا آن حضرت فرمود:
جنگ ما برای توحید است و آنگاه معنای صحیح توحید را برای او بیان فرمود
* خداوند،نه فقط در ذات،بلکه در صفات نیز یکتاست.او مثل ما نیست که صفاتش از ذاتش جدا باشد.ما علم و قدرت داریم ولی در کودکی نداشتیم و در پیری نیز از دست می دهیم.
خداوند علم و قدرت دارد ولی این صفات برای او پیدا نشده،بلکه همراه ذات او بوده است، چنانکه صفتِ مخلوق بودن،عاجز بودن و فقیر بودن هیچ گاه از ما جدا نبوده و جدا نخواهد شد.
پیام ها:
1- پیامبران امین وحی اند؛خدا به پیامبر فرمود: قُلْ ...او نیز می گوید:قل...
2- خداوند،در عین حضور،از دیدگان غایب است و قابل مشاهده نیست. «هُوَ» (اهل توحید عقیده دارند که «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَچشم ها او را درک نمی کند ولی او چشم ها را درمی یابد.)
3- به سؤالات اعتقادی باید پاسخ داد. قُلْ هُوَ اللّهُ ...
4- عقاید حق را باید به دیگران اعلام کرد. قُلْ هُوَ اللّهُ ...
5-خداوند در همه چیز یکتاست.در ذات و صفات،در علم و قدرت و حیات و حکمت،در آفرینش و هستی بخشی. «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ»
اَللّهُ الصَّمَدُ«2»
خداوندی که مقصود همگان است.
نکته ها:
* «صمد»به معنای قصد کردن است.خداوند صمد است،یعنی همه موجودات در امورشان او را قصد می کنند و او مقصود همگان است.چنانکه امام جواد علیه السلام در معنای«صمد»فرمود:
«سید مصمود الیه:او بزرگی است که موجودات به او رجوع می کنند و محتاج اویند.»نظیر آیه «أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی»
* امام حسین علیه السلام در پاسخ اهل بصره که از معنای صمد سؤال کرده بودند،فرمود:معنای صَمد همان جملات پس از آن یعنی «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ» است.
* حضرت علی علیه السلام در تفسیر صَمد فرمود:«هو الله الصمد الذی لا من شیء و لا فی شیء و لا علی شیء،مبدع الأشیاء و خالقها و منشئ الأشیاء بقدرته،یتلاشی ما خلق للفناء بمشیته و یبقی ما خلق للبقاء بعلمه»خداوند صمد است،یعنی از چیزی به وجود نیامده،در چیزی فرو نرفته،و بر چیزی قرار نگرفته است،آفریننده اشیاء و خالق آنها است،همه چیز را به قدرتش پدید آورده،آنچه برای فنا آفریده به اراده اش از هم متلاشی می شود و آنچه برای بقاء خلق کرده به علمش باقی می ماند.
* امام صادق علیه السلام فرمود:اگر اهلش را پیدا می کردم از همین کلمه«صمد»توحید و اسلام و ایمان را استخراج می کردم.
پیام ها:
1- توجّه تمام موجودات،خواسته یا ناخواسته به سوی اوست. «اللّهُ الصَّمَدُ»
2- تنها او غنی است و همه به او محتاجند. «اللّهُ الصَّمَدُ»
3- تنها خداوند است که سزاوار قصد کردن است. «اللّهُ الصَّمَدُ» (حرف الف و لام
در الصمد برای حصر است.)
4- موجودات،در همه امورشان محتاج اویند. «اللّهُ الصَّمَدُ» (کلمه صمد مطلق است و شامل تمام احتیاجات مادی و معنوی مخلوقات می شود.)
لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ«3»
فرزند نیاورده و فرزند کسی نیست.
نکته ها:
* رابطه خداوند با موجودات،رابطه آفرینش است نه زایش.او موجودات را می آفریند،یعنی از نیستی به هستی می آورد،نه آنکه خود بزاید.زیرا نوزاد از جنس والدین و در واقع جزئی از آنهاست،در حالی که هیچ چیز از جنس خداوند و یا جزئی از او نیست.
* چون بیشتر مشرکان و اهل کتاب برای خداوند فرزند قائل بودند،لذا «لَمْ یَلِدْ» که به معنای نداشتن فرزند است،مقدّم بر «لَمْ یُولَدْ» آمده است
* موجودات،نه فقط از او زاده نشوند،بلکه حتی از او خارج نشوند،آن گونه که میوه از گل، درخت از هسته،آب از ابر و چشمه،آتش از چوب،کلام از دهان،نوشته از قلم،بو از گل، مزه از غذا،فکر از عقل،گرما از آتش،سرما از یخ،خواب و خیال از ذهن،اندوه و شادی و بیم و امید از دل،صادر و خارج می شوند.
* این آیه،هم عقیده مسیحیّت که عیسی را فرزند خدا می دانند و هم عقیده یهود که عُزیر را فرزند خدا می دانستند و هم عقیده مشرکان جاهلی که فرشتگان را دختران خدا می پنداشتند،رد می کند.
پیام ها:
1- صَمَدیّت و بی نیازی خداوند از همه چیز،دلیل آن است که او نیاز به فرزند و والدین ندارد. «اللّهُ الصَّمَدُ. لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ»
2- خداوند علّتی ندارد و از چیزی به وجود نیامده است. «وَ لَمْ یُولَدْ»
3- مولود،معلول است و نمی تواند خدا باشد. «وَ لَمْ یُولَدْ» (چگونه مسیحیان عیسی را مولود مریم،ولی باز هم او را خدا می دانند؟)
وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ«4»
و هیچ همتایی برای او نباشد.
نکته ها:
* «کفو»به معنای شبیه و نظیر و مانند است. چنانکه در بحث ازدواج،توصیه شده همسری انتخاب کنید که«کفو»شما باشد.یعنی در دین و اخلاق شبیه و مانند شما باشد.
* خدا صمد است،یعنی او از دیگران بی نیاز و همه به او نیازمندند.بنابراین نمی تواند همتایی داشته باشد،زیرا همتای او باید بی نیاز از او باشد که این با صمد بودن خدا سازگار نیست.
* آیه قبل،فرزند بودن و فرزند داشتن را از خدا نفی کرد،این آیه وجود هرگونه همسر را از او نفی می کند.چنانکه در آیه ای دیگر می فرماید: «مَا اتَّخَذَ صاحِبَهً وَ لا وَلَداً»او نه همسری انتخاب کرده و نه فرزندی دارد.
پیام ها:
1- نه در ذات،نه در صفات و نه در افعال،هیچ کس و هیچ چیز شبیه و مانند خداوند نیست. «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ»
2- خداوند شبیه ندارد تا بتواند شریک او در امور هستی گردد. «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ»
«والحمد للّه ربّ العالمین»