سیمای سوره شرح
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ«1» وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ«2» اَلَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ«3» وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ«4» فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً«5» إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً«6» فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ«7» وَ إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ«8»
(ای پیامبر!)آیا به تو شرح صدر عطا نکردیم؟ و بار سنگین ات را از(دوش)تو برنداشتیم؟ آن(بار گرانی)که برای تو کمرشکن بود.و نام تو را بلند(آوازه) گردانیدیم.پس(بدان که)با هر سختی آسانی است.آری،با هر دشواری آسانی است.پس هر وقت(از کاری)فراغت یافتی(برای کار جدید)خود را به تعب انداز.و با رغبت و اشتیاق به سوی پروردگارت روی آور.
نکته ها:
* در سوره قبل(ضُحی)فرمود:خداوند تو را رها نکرده است: «ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ» در این سوره می فرماید:چگونه تو را رها کرده،کسی که بزرگ ترین الطاف و سرمایه ها را که شرح صدر است به تو داده است: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»
* «شرح صدر»به معنای گشایش سینه و بالا رفتن ظرفیّت انسان است تا بتواند ناملایمات را تحمّل کند و در مشکلات و سختی ها صبر و پایداری ورزد.
* هنگامی که خداوند حضرت موسی را به رسالت برگزید،اولین خواسته او سعه صدر بود که گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی»پروردگارا! سعه صدر به من عطا کن.ولی پیامبر اسلام بدون درخواست مورد لطف قرار گرفت و سعه صدر را از خداوند دریافت کرد. «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»
* مراد از بار سنگین که بر دوش پیامبر سنگینی می کرد و خداوند با دادن شرح صدر،آن را ازدوش پیامبر برداشت،مسئولیّت رسالت و دعوت مردم به توحید و مبارزه با فساد و شرک و خرافات است.
* از آنجا که غم و غصه ها را نمی توان کم کرد،پس باید ظرفیّت ها را بالا برد تا بتوان مشکلات را تحمّل کرد و کم نیاورد.شرح صدر نشانه لطف ویژه الهی است: «فَمَنْ یُرِدِ اللّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»یعنی هر کس را خداوند اراده کند هدایت یابد،روح او را برای پذیرش اسلام باز می کند.
* از نظر روانی،هنگام برخورد با مشکلات نباید تمام ذهن متوجه آن شود،بلکه باید به سهولت های پس از آن که مورد وعده و سنت الهی است نیز توجه نمود.
* عُسرها سبب یُسر است.کلمه«مع»ممکن است به معنای سبب باشد،یعنی هر سختی در درون خود تجربه ها و سازندگی هایی دارد. «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»
* حذف حرف فاء در جمله دوم «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً ، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» بیانگر آن است که این اصل عمومی است و مخصوص پیامبر نیست.
* رهبران حق که در برابر طوفان مخالفت ها و مشکلات و شکنجه ها و تهدیدها و توطئه ها و تهمت ها و لجاجت ها و جنگ ها و...قرار می گیرند بیش از هر چیز به سعه صدر نیاز دارند.
«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»
* بر اساس روایات که مورد فتوای مراجع دینی نیز قرار گرفته است،این سوره و سوره ضُحی یک سوره حساب می شوند نظیر سوره فیل و قریش و در نمازهای واجب که بعد از سوره حمد،خواندن بیش از یک سوره جایز نیست،این دو سوره باید با هم خوانده شود.شاهد یکی بودن این دو سوره،تناسب آیه آخر سوره قبل با آیه اول این سوره است که می فرماید:
«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»
* شرح صدری که به پیامبر اسلام داده شد،باعث شد تا آن حضرت در برابر آن همه آزارها، قومش را نفرین نکند و می فرمود:«اللهم اهد قومی فانهم لا یعلمونیعنی خداوندا این مردم را هدایت کن زیرا که نمی دانند و در فتح مکه با اعلام عفو عمومی فرمود: «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ» امروز باکی بر شما نیست و همه را بخشیدم،همانگونه که یوسف با این جمله تمام برادرانش را یکجا عفو کرد.
* نمونه «وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ .. وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ» این بود که مردم فوج فوج در دین خدا وارد می شدند «یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللّهِ أَفْواجاً» و در جنگ های بدر و خندق و حنین اسلام پیروز شد و با اینکه بعضی منافق و یا ترسو بودند و فرار می کردند باز اسلام رو به رشد بود.
در اکثر موارد این بار سنگین توسط حضرت علی علیه السلام از دوش پیامبر برداشته می شد.او در بدر و خیبر و احد شجاعانه ترین عملیات را انجام داد.
البته در برخی موارد،«وزر»و سنگینی را،از طریق امدادهای غیبی و نزول فرشتگانو یا القاء ترس در دل دشمنان،از دوش پیامبر اکرم برداشته شد.
* خداوند،نام و یاد پیامبرش را گرامی داشته است.در قرآن،به درود و صلوات بر پیامبرش فرمان داده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» نام او را در بسیاری از آیات در کنار نام خودش آورد است، «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ» در اذان،شهادت به رسالت او را در کنار شهادت به وحدانیّت خودش قرار داده است.«اشهد أن لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله»و در تشهد هر نماز،نیز این شهادتین را تکرار کرده است.
* زنی از ندادن نفقه شوهر فقیرش،نزد حضرت علی علیه السلام شکایت کرد.حضرت مرد را زندانی نکرد و فرمود: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»
پیام ها:
1- سعه صدر،زمینه ساز انجام برنامه های سنگین رسالت است. أَ لَمْ نَشْرَحْ ... وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ
2- از آینده مکتب نگران مباشید. «وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ»
3- مبارزه با خرافات و آداب و رسوم جاهلی بسیار سنگین است. «وِزْرَکَ»
4- کار پیامبر در حدّ کمرشکن بود. «أَنْقَضَ ظَهْرَکَ»
5-نام نیک و آبرو لازمه توفیق در رهبری جامعه است. «رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ»
6- سنّت و برنامه الهی آن است که بدنبال هر سختی،آسانی است. «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» (در جای دیگر قرآن می خوانیم: «سَیَجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراًسختی ها و مشکلات زوال پذیرند و به آسانی تبدیل می شوند).
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
7- انسان باید بعد از فارغ شدن از هر کار و مسئولیّتی،آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و کوشش دیگر باشد. «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»
8-تلاش ها باید جهت الهی داشته باشد. «إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ»
9- تلاش و کوشش باید همراه با اخلاص باشد. فَانْصَبْ ... إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ
10- برای توجه به خداوند باید نهایت تلاش را بکار برد. «فَانْصَبْ - إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ»
11- پیمودن راه خدا باید عاشقانه و با رغبت باشد. «إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ»
12- رغبت ها و تمایلات تنها سزاوار اوست نه دیگران. «إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ»
«والحمدللّه ربّ العالمین»