سیمای سوره فجر

این سوره سی آیه دارد و در مکّه نازل شده است.

نام آن برگرفته از آیه اول و به معنای سپیده دم است.

همانند دیگر سوره های مکّی،آیات آن،کوتاه و کوبنده و انذار دهنده است.

این سوره بخش های متعددی دارد که با سوگند به زمان هایی همچون شب، سحر و سپیده دم آغاز می شود و با اشاره به سرگذشت اقوامی طغیان گرو سرکش ادامه می یابد.

سنّت آزمایش و ابتلا از سوی خداوند و عکس العمل های متفاوت انسان در برابر آن و همچنین حضور انسان در دادگاه قیامت و اظهار حسرت و پشیمانیِ ناپاکان و ابراز خشنودی در رضایتِ پاکان،ادامه آیات این سوره را تشکیل می دهد.

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

وَ الْفَجْرِ«1» وَ لَیالٍ عَشْرٍ«2» وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ«3» وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ«4» هَلْ فِی ذلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ«5»

(1)به سپیده دم سوگند.(2)به شبهای ده گانه سوگند.(3)به زوج و فرد سوگند.(4)به شب سوگند آنگاه که سپری شود.(5)آیا(در این سوگندها) برای اهل خرد،سوگندی مهم نیست؟

نکته ها:

* «فجر»به معنای شکافتن است و مراد از آن،شکافتن تاریکی با سپیده دم است که زمان مقدّس و با ارزشی است و در آن هنگام،جنبنده ها به تکاپو می افتند و صبح و روز تازه ای را آغاز می کنند.

در حدیثی مراد از فجر را حضرت مهدی علیه السلام دانسته«الفجر هو القائم علیه السلام»که شب تاریک ظلم و فساد،به صبح قیام آن حضرت برچیده خواهد شد. [1]

* «حِجْرٍ» به معنای منع و مراد از آن عقل است که انسان را از کار خلاف منع می کند.چنانکه «محجور»به معنای ممنوع التصرف است.

* در روایات،برای«شفع»به معنای زوج و«وتر»به معنای فرد،مصادیق زیادی گفته شده است،از جمله اینکه مراد از وتر،روز نهم ذی الحجه(روز عرفه)و مراد از شفع روز دهم

ذی الحجه(عید قربان)است و یا مراد از شفع،دو کوه صفا و مروه است و مراد از وتر،کعبه که یکی است.و یا مراد از وتر،خداوند یکتا و مراد از شفع،مخلوقات اند که همه جفت و زوج هستند،یا مراد نماز مستحبّی شفع و وتر است که در سحر خوانده می شود و یا مراد از شفع، روز نهم و دهم ذی الحجه و وتر،شب مشعر است[2]

* زمان خیلی ارزشمند و بلکه مقدّس است و نباید آن را بیهوده از دست دهیم.خداوند به تمام بخشهای زمان سوگند یاد کرده است؛

«وَ الصُّبْحِ[3]به صبح سوگند، «وَ الضُّحی[4]به چاشت سوگند، «وَ النَّهارِ» [5]به روز سوگند، «وَ الْعَصْرِ»[6]به عصر سوگند.

جالب آنکه به سحر سه بار سوگند یاد کرده است؛ «وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ»[7]، «وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ[8]، «وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ»[9] (به شب سوگند آنگاه که رو به آخر می رود،یعنی به هنگام سحر سوگند.)

* مراد از «لَیالٍ عَشْرٍ» ،یا ده شب آخر ماه مبارک رمضان است که شبهای قدر در آن قرار گرفته و یا ده شب اول ماه ذی الحجه است که روز عرفه و عید قربان را شامل می شود.

پیام ها:

1- زمان،مقدّس و قابل سوگند است. «وَ الْفَجْرِ»

2- بعضی ایام از قداست ویژه ای برخوردار است. «وَ لَیالٍ عَشْرٍ»

3- ساعات پایان شب که سالکان در آن سیر معنوی دارند،از قداست خاصّی برخوردار است. «وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ»

4- مخاطبان قرآن،اهل خردند. «لِذِی حِجْرٍ»

أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ«6» إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ«7» اَلَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ«8» وَ ثَمُودَ الَّذِینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ«9» وَ فِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتادِ«10» اَلَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ«11» فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسادَ«12» فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذابٍ«13» إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ«14»

(6)آیا ندیدی که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟(7)(همان قوم)ارم، (شهری)که دارای بناهای ستون دار بود.(8)(بناهایی)که مانندش در دیگر شهرها ساخته نشده بود.(9)و با قوم ثمود که در وادی خود تخته سنگها را(برای ساختن خانه)می بریدند.(10)و با فرعون،صاحب قدرت و سپاه عظیم.(11)آنها که در شهرها طغیانگری کردند.(12)و در آن، فساد و تباهی افزودند.(13)پس پروردگارت تازیانه عذاب بر آنان فرود آورد.(14)همانا پروردگارت در کمین گاه است.

نکته ها:

* قوم عاد دو گروه بودند؛عاد قدیم و جدید به دلیل آیه«عاد الاولی»،که بعد از حضرت نوح در منطقه احقاف زندگی می کردند و دارای هیکل هایی بزرگ و قدرتی عظیم و شهرهایی آباد بودند.

* «إِرَمَ»  یا نام دیگر قبیله عاد است یا نام شاخه ای از قوم عاد و یا نام منطقه ای که قوم عاد در آن زندگی می کردند که ساختمان هایشان دارای ستون هایی بزرگ و بلند بوده است.

بعضی ارم را ساختمان شدّاد و بعضی ساخته اسکندر در اسکندریه دانسته اند.

* «صخر»جمع صخره به معنای سنگهای بزرگ و سخت است و«واد»به فاصله میان کوه و تپه گفته می شود.

* «عماد»به معنای ستون یا ساختمان بلند است و «ثَمُودَ» به اعراب ما قبل تاریخ گویند که در شمال عربستان ساکن بودند قومی که پیامبر آنها حضرت صالح بود.

* «جابُوا» ،به معنای بریدن سنگ است و کلمه«جواب»که از این ریشه است،به معنای قطع سؤال با پاسخ صحیح است.

 * ظاهراً قوم ثمود بعد از قوم عاد بوده اند که نامشان بعد از آنها برده شده است.

* قهر بر عاد و ثمود نمونه ای از در کمین بودن خداوند نسبت به ستمکاران است.

خداوند در کمین است،یعنی خلافکاران راه گریز ندارند و به طور ناگهانی گرفتار می شوند.

استحکام ساختمان ها مانع قلع و قمع الهی نیست و به خاطر محکمی ساختمان نباید از قهر خداوند احساس امنیّت کرد.

* مقصود از «ذُو الْأَوْتادِ» یا آن است که پایه های حکومت فرعون محکم بود یا آنکه مخالفان خود را میخکوب می کرد و یا آنکه سپاه فراوان داشت.

* کلمه«صب»به معنای ریختن است،تعبیر بارش عذاب،شاید کنایه از عذاب پی درپی و مداوم باشد.[10]

* چگونه خداوند در کمین نباشد در حالی که او از رگ گردن به ما نزدیک تر است؟ «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ[11]

پیام ها:

1- تاریخِ قلع و قمع متجاوزان را فراموش نکنید. «أَ لَمْ تَرَ»

2- نابود کردن طغیانگران جلوه ربوبیّت خداوند است. «فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ» به قول سعدی:ترحّم بر پلنگ تیزدندان ستمکاری بود بر گوسفندان

3- نشانه خرد و عقل،عبرت گرفتن از تاریخ است. «لِذِی حِجْرٍ أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ»

4- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توسط وحی از تاریخ قوم عاد و ثمود و فرعون آگاهی داشت.

«أَ لَمْ تَرَ»

5-ابتکار در معماری با استفاده از سنگ،در آن قوم عاد بوده است. «لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ»

6- اختلاف و تضاد فکری،مانع از بیان هنر و ابتکارات دیگران نشود. «لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ»

7- قدرت بدون معنویّت،عاملی است برای بر هم زدن امنیّت. جابُوا الصَّخْرَ ... ذِی الْأَوْتادِ ... .طَغَوْا فِی الْبِلادِ

8-طغیانگر و طغیان مرز نمی شناسد. «طَغَوْا فِی الْبِلادِ» (مراد از بلاد،همه مناطقی است که به آن دسترسی داشتند)

9- سرچشمه تباهی و فساد،طاغوت ها هستند. «طَغَوْا فِی الْبِلادِ فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسادَ»

10- تمدن و پیشرفت،اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاکت است. «فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذابٍ»

11- مربی،گاه برای تنبیه،نیاز به شلاق دارد. «رَبُّکَ سَوْطَ»

12- طغیان و فساد جز با قهر بر طرف نمی شود. طَغَوْا ... سَوْطَ عَذابٍ

13- مهلت ها شما را مغرور نکند که خدا در کمین است. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ»

14- کیفر دنیوی نسبت به عذاب اخروی همچون تازیانه ای است که درد آن موقّت و آثارش سطحی است و تنها بر پوست می ماند. «سَوْطَ عَذابٍ»

فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ«15» وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ«16» کَلاّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ«17» وَ لا تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ«18» وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلاً لَمًّا«19» وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا«20»

(15)امّا انسان،(طبعش چنین است که)هرگاه پروردگارش او را بیازماید و گرامیش داشته و نعمتش دهد،(مغرور گشته و)می گوید:پروردگارم مرا گرامی داشته است.(16)ولی هرگاه او را بیازماید و روزی او را تنگ سازد،می گوید:پروردگارم مرا خوار کرده است.(17)این چنین نیست؛

بلکه شما یتیم را گرامی نمی دارید.(18)و یکدیگر را بر اطعام بینوایان ترغیب نمی کنید.(19)و میراث را(به حق و ناحق)یکجا می خورید.(20)و مال را بسیار دوست دارید.

نکته ها:

* «أَکْلاً لَمًّا» یعنی یکجا خوردن،بدون دقت در این که حلال است یا حرام و آیا مال دیگران به آن اضافه شده یا نه. «لَمًّا» مصدر«لممت»به معنای جمع و ضمیمه کردن است.

* «جَمًّا» به معنای زیاد و انباشته است.

* رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:من و هر کسی که یتیمی را تحت تکفّل خود قرار دهد،در بهشت در کنار هم هستیم[12]

* یکی از سنّت ها و برنامه های قطعی خداوند،آزمایش مردم است؛البتّه نه برای شناختن، بلکه برای ظهور خصلت ها و بروز تلاش ها تا بر اساس آن اجر و پاداش دهد.

آزمایش های الهی گوناگون است،گاهی با رفاه و ثروت انسان را آزمایش می کند و گاهی با تنگدستی و مشکلات.ولی انسان عجول که از آزمایش الهی و اهداف آن غافل است،دست به قضاوت ها و تحلیل ها و تفسیرهای غلط زده و از خداوند گلایه می کند.

پیام ها:

1- آزمایشهای الهی،جلوه ای از در کمین بودن پروردگار نسبت به انسان است.

إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ ...

2- آزمایش،وسیله تربیت و رشد انسان است. «الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ»

3- دریافت های انسان بر اساس لطف اوست نه استحقاق ما.پس گرفتار غرور و عجب نشده و از آزمایش غفلت نکنید. «فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ»

4- نه فقر نشانه اهانت است و نه دارایی نشانه کرامت؛بلکه هر دو وسیله آزمایش است. اِبْتَلاهُ ... فَأَکْرَمَهُ ، اِبْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ

5-مهمتر از جسم یتیم روح اوست که باید گرامی داشته شود. «تُکْرِمُونَ»

6- کمبودهای روحی را با احترام و محبت جبران کنید.(اولین انتظار یتیمان احترام به شخصیّت آنان است) «تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ»

7- در مورد کارهای خداوند،قضاوت نابجا نکنید.دلیل تنگی رزق را بی اعتنائی خداوند نپندازید،بلکه نتیجه عملکرد خودتان بدانید. «کَلاّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ»

8-احسان به دیگران،در رزق و روزی انسان نقش مهمی دارد. «لا تُکْرِمُونَ - فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ»

9- بینوایان نباید گرسنه بمانند.با انفاق خود،با تشویق دیگران باید به آنان رسیدگی کرد. «تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ»

10- در درآمدهای خود دقّت کنید؛هر نانی مصرف کردنی نیست. «أَکْلاً لَمًّا»

11- علاقه به مال فطری است،آنچه مذموم است،علاقه شدید است «حُبًّا جَمًّا»

12- تکریم خداوند از شما،باید سبب تکریم شما از یتیمان باشد. فَأَکْرَمَهُ ... لا تُکْرِمُونَ

کَلاّ إِذا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا«21» وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا«22» وَ جِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنّی لَهُ الذِّکْری«23» یَقُولُ یا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیاتِی«24» فَیَوْمَئِذٍ لا یُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ«25» وَ لا یُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ«26»

(21)چنان نیست،(که می پندارید،بلکه)آنگاه که زمین به شدّت درهم کوبیده شود.(22)و(فرمان)پروردگارت با فرشتگان صف در صف فرارسد.(23)در آن روز دوزخ را حاضر کنند،در آن روز انسان متذکّر شود ولی این تذکّر چه سودی برایش دارد؟(24)(در آن روز انسان)می گوید:ای کاش برای زندگی(امروز) چیزی از پیش فرستاده بودم.(25)پس در آن روز هیچکس به مانند عذاب او عذاب نکند.(26)و هیچکس چون به بند کشیدن او،در بند نکشد.

نکته ها:

* «دک»به معنای کوبیدن و هموار کردن است و دکّه و دکّان جایی است که برای عرضه اجناس،زمین آن هموار و مهیا می شود.

* امام رضا علیه السلام فرمود:مراد از «جاءَ رَبُّکَ» ،آمدن فرمان پروردگار است(نه آمدن خود پروردگار).[13] چنانکه در آیه 33 سوره نحل می فرماید: «یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ» ،فرمان پروردگارت می آید.

* مراد از «وَ جِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» ،پرده برداری از روی آن باشد[14]چنانکه در جای دیگر می فرماید: «بُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَری» [15]

* هنگامی که آیه «وَ جِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» نازل شد،پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درهم فرو رفت،به گونه ای که هیچکس جرأت سخن گفتن با آن حضرت را نداشت.[16]

پیام ها:

1- خداوند،انسان را از علاقه شدید به مال و تصاحب حق دیگران باز می دارد.

تُحِبُّونَ الْمالَ - کَلاّ ...

2- داروی حرص و حب مال،یاد قیامت است. تَأْکُلُونَ التُّراثَ ... تُحِبُّونَ الْمالَ ... کَلاّ إِذا دُکَّتِ الْأَرْضُ

3- قیامت،روز حاکمیت مطلق فرمان الهی است. «جاءَ رَبُّکَ»

4- از رعایت نظم و سلسله مراتب،نمایش قدرت فرشتگان در قیامت به چشم می خورد. «الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا»

5-تذکّر و پشیمانی در قیامت سودی ندارد. «وَ أَنّی لَهُ الذِّکْری»

6- قیامت،روز هوشیاری و یادآوری است. «یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ»

7- جهنم،در قیامت ظاهر می شود. جِیءَ ... بِجَهَنَّمَ

8-قیامت روز حسرت است. «یا لَیْتَنِی»

9- آرزو کارساز نیست،تلاش لازم است. «یا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ»

10- زندگی واقعی و ابدی،زندگی قیامت است. «لِحَیاتِی»

11- خدای رحیم،در جای خود شدید است. «لا یُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ»

12- ممکن است برای کیفرهای خداوند در دنیا مشابهی باشد،امّا در آخرت عذاب الهی مشابه ندارد. «فَیَوْمَئِذٍ لا یُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ»

13- در قیامت،امکان فرار از عذاب نیست. لا یُعَذِّبُ ... لا یُوثِقُ

یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ«27» اِرْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً«28» فَادْخُلِی فِی عِبادِی«29» وَ ادْخُلِی جَنَّتِی«30»

(27)هان ای روح آرام یافته!(28)به سوی پروردگارت بازگرد که تو از او راضی و او از تو راضی است.(29)پس در زمره ی بندگان من درآی.

(30)و به بهشت من داخل شو!

نکته ها:

* دل آرام و نفس مطمئنه،با ذکر خدا به دست می آید. «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [17]و بهترین ذکر خدا نماز است. «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی[18]

* راضی بودن و مرضی بودن،نشانه نفس مطمئنه است که او از خدا راضی است و خدا نیز از او راضی است.

از امام صادق علیه السلام سؤال شد که آیا مؤمن از جان دادن خود راضی است؟ حضرت فرمود:در لحظه اول راضی نیست ولی فرشته قبض روح به او دلداری می دهد که من از پدر به تو مهربان ترم،چشمت را باز کن.او چشم باز می کند و پیامبر صلی الله علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین و سایر امامان علیهم السلام را می بیند.فرشته می گوید:اینان دوستان تو هستند.

مؤمن هم با دیدن این صحنه راضی می شود و در این هنگام خطاب «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» را می شنود. [19]

پیام ها:

1- اصالت انسان با روح است و بدن،مرکب آن است. «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ» (خطاب خداوند به نفس است)

2- بهشت بدون یار و همدم،بهشت نیست. «فَادْخُلِی فِی عِبادِی»

3- بهشت،انواع و درجاتی دارد. «جَنَّتِی» چنانکه قرآن در موارد متعدد فرموده است: «جَنّاتِ عَدْنٍ»

«والحمد للّه ربّ العالمین»

 


[1] - تفسیر برهان.

[2] - تفسیر نور الثقلین

[3] - مدثر،34.

[4] - ضحی،1.

[5] - شمس،3.

[6] - عصر،1.

[7] - .فجر،4.

[8] - تکویر،17.

[9] - مدثر،33.

[10] - تفسیر راهنما.

[11] - ق،16.

[12] - تفسیر نور الثقلین.

[13] - تفسیر نورالثقلین.

[14] - .تفسیر المیزان.

[15] - نازعات،36.

[16] - بحار،ج105،ص103.

[17] - .رعد،28.

[18] - طه،14.

[19] - تفسیر نمونه.


این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس