(این، اعلام) بیزارى از سوى خدا و پیامبر او، به كسانى از مشركان است كه با آنها عهد بسته‏اید!(۱)

با این حال، چهار ماه (مهلت دارید كه آزادانه) در زمین سیر كنید (و هر جا مى‏خواهید بروید، و بیندیشید)! و بدانید شما نمى‏توانید خدا را ناتوان سازید، (و از قدرت او فرار كنید! و بدانید) خداوند خواركننده كافران است! (2)

و این، اعلامى است از ناحیه خدا و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر ( روز عید قربان) كه: خداوند و پیامبرش از مشركان بیزارند! با این حال، اگر توبه كنید، براى شما بهتر است! و اگر سرپیچى نمایید، بدانید شما نمى‏توانید خدا را ناتوان سازید (و از قلمرو قدرتش خارج شوید)! و كافران را به مجازات دردناك بشارت ده! (۳)

مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستید، و چیزى از آن را در حق شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضد شما تقویت ننمودند; پیمان آنها را تا پایان مدتشان محترم بشمرید; زیرا خداوند پرهیزگاران را دوست دارد! (۴)

(اما) وقتى ماه‏هاى حرام پایان گرفت، مشركان را هر جا یافتید به قتل برسانید; و آنها را اسیر سازید; و محاصره كنید; و در هر كمینگاه، بر سر راه آنها بنشینید! هرگاه توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازید; زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است! (۵)

و اگر یكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بیندیشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند! (۶)

چگونه براى مشركان پیمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پیمانشان هستند)؟! مگر كسانى كه نزد مسجد الحرام با آنان پیمان بستید; (و پیمان خود را محترم شمردند;) تا زمانى كه در برابر شما وفادار باشند، شما نیز وفادارى كنید، كه خداوند پرهیزگاران را دوست دارد! (۷)

چگونه (پیمان مشركان ارزش دارد)، در حالى كه اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندى با شما را مى‏كنند، و نه پیمان را؟! شما را با زبان خود خشنود مى‏كنند، ولى دلهایشان ابا دارد; و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند! (8)

آنها آیات خدا را به بهاى كمى فروختند; و (مردم را) از راه او باز داشتند; آنها اعمال بدى انجام مى‏دادند! (۹)

(نه تنها درباره شما،) درباره هیچ فرد باایمانى رعایت خویشاوندى و پیمان را نمى‏كنند; و آنها همان تجاوز كارانند! (۱۰)

(ولى) اگر توبه كنند، نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، برادر دینى شما هستند;و ما آیات خود را براى گروهى كه مى‏دانند (و مى‏اندیشند)، شرح مى‏دهیم! (۱۱)

و اگر پیمانهاى خود را پس از عهد خویش بشكنند، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند، با پیشوایان كفر پیكار كنید; چرا كه آنها پیمانى ندارند; شاید (با شدت عمل) دست بردارند! (۱۲)

آیا با گروهى كه پیمانهاى خود را شكستند، و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیكار نمى‏كنید؟ ! در حالى كه آنها نخستین بار (پیكار با شما را) آغاز كردند; آیا از آنها مى‏ترسید؟! با اینكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسید، اگر مؤمن هستید! (۱۳)

با آنها پیكار كنید، كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مى‏كند; و آنان را رسوا مى‏سازد; و سینه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد(; و بر قلب آنها مرهم مى‏نهد) (۱۴)

و خشم دلهاى آنان را از میان مى‏برد! و خدا توبه هر كس را بخواهد (و شایسته بداند)، مى‏پذیرد; و خداوند دانا و حكیم است. (۱۵)

آیا گمان كردید كه (به حال خود) رها مى‏شوید در حالى كه هنوز كسانى كه از شما جهاد كردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، (از دیگران) مشخص نشده‏اند؟! (باید آزمون شوید; و صفوف از هم جدا گردد;) و خداوند به آنچه عمل مى‏كنید، آگاه است! (۱۶)

مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه به كفر خویش گواهى مى‏دهند! آنها اعمالشان نابود (و بى‏ارزش) شده; و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (۱۷)

مساجد خدا را تنها كسى آباد مى‏كند كه ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد; امید است چنین گروهى از هدایت‏یافتگان باشند. (۱8)

آیا سیراب كردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار دادید كه به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد كرده است؟!(این دو،) نزد خدا مساوى نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمى‏كند! (۱۹)

آنها كه ایمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است; و آنها پیروز و رستگارند! (۲۰)

پروردگارشان آنها را به رحمتى از ناحیه خود، و رضایت (خویش)، و باغهایى از بهشت بشارت مى‏دهد كه در آن، نعمتهاى جاودانه دارند; (۲۱)

همواره و تا ابد در این باغها (و در میان این نعمتها) خواهند بود; زیرا پاداش عظیم نزد خداوند است! (۲۲)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! هرگاه پدران و برادران شما، كفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولى (و یار و یاور و تكیه‏گاه) خود قرار ندهید! و كسانى از شما كه آنان را ولى خود قرار دهند، ستمگرند! (۲۳)

بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالى كه به دست آورده‏اید، و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏ترسید، و خانه هائى كه به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند; و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمى‏كند! (۲۴)

خداوند شما را در جاهاى زیادى یارى كرد (و بر دشمن پیروز شدید); و در روز حنین (نیز یارى نمود); در آن هنگام كه فزونى جمعیتتان شما را مغرور ساخت، ولى (این فزونى جمعیت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شده; سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نمودید! (۲۵)

سپس خداوند «سكینه‏» خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل كرد; و لشكرهایى فرستاد كه شما نمى‏دیدید; و كافران را مجازات كرد; و این است جزاى كافران! (۲۶)

سپس خداوند -بعد از آن- توبه هر كس را بخواهد (و شایسته بداند)، مى‏پذیرد; و خداوند آمرزنده و مهربان است. (۲۷)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! مشركان ناپاكند; پس نباید بعد از امسال، نزدیك مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر مى‏ترسید، خداوند هرگاه بخواهد، شما را به كرمش بى‏نیاز مى‏سازد; (و از راه دیگر جبران مى‏كند;) خداوند دانا و حكیم است. (۲8)

با كسانى از اهل كتاب كه نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم كرده حرام مى‏شمرند، و نه آیین حق را مى‏پذیرند، پیكار كنید تا زمانى كه با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند(29)

یهود گفتند: «عزیر پسر خداست!» و نصارى كفتند: «مسیح پسر خداست!» این سخنى است كه با زبان خود مى‏گویند، كه همانند گفتار كافران پیشین است; خدا آنان را بكشد، چگونه از حق انحراف مى‏یابند؟! (۳۰)

(آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنین) مسیح فرزند مریم را; در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند یكتائى را كه معبودى جز او نیست، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتایش قرار مى‏دهند! (۳۱)

آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند; ولى خدا جز این نمى‏خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! (۳۲)

او كسى است كه رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند! (۳۳)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! بسیارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل مى‏خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى‏دارند! و كسانى كه طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مى‏سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به مجازات دردناكى بشارت ده! (۳۴)

در آن روز كه آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان كرده، و با آن صورتها و پهلوها و پشتهایشان را داغ مى‏كنند; (و به آنها مى‏گویند): این همان چیزى است كه براى خود اندوختید (و گنجینه ساختید)! پس بچشید چیزى را كه براى خود مى‏اندوختید! (۳۵)

تعداد ماه‏ها نزد خداوند در كتاب الهى، از آن روز كه آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است; كه چهار ماه از آن، ماه حرام است; (و جنگ در آن ممنوع مى‏باشد.) این، آیین ثابت و پابرجا(ى الهى) است! بنابر این، در این ماه‏ها به خود ستم نكنید (و از هرگونه خونریزى بپرهیزید)! و (به هنگام نبرد) با مشركان، دسته جمعى پیكار كنید، همان گونه كه آنها دسته جمعى با شما پیكار مى‏كنند; و بدانید خداوند با پرهیزگاران است! (۳۶)

نسى‏ء ( جا به جا كردن و تاخیر ماه‏هاى حرام)، افزایشى در كفر (مشركان)است; كه با آن، كافران گمراه مى‏شوند; یك سال، آن را حلال، و سال دیگر آن را حرام مى كنند، تا به مقدار ماه‏هایى كه خداوند تحریم كرده بشود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تكمیل گردد); و به این ترتیب، آنچه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زیبا جلوه داده شده; و خداوند جمعیت كافران را هدایت نمى‏كند! (۳۷)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! چرا هنگامى كه به شما گفته مى‏شود: «به سوى جهاد در راه خدا حركت كنید!» بر زمین سنگینى مى‏كنید (و سستى به خرج مى‏دهید)؟! آیا به زندگى دنیا به جاى آخرت راضى شده‏اید؟! با اینكه متاع زندگى دنیا، در برابر آخرت، جز اندكى نیست! (۳8)

اگر (به سوى میدان جهاد) حركت نكنید، شما را مجازات دردناكى مى‏كند، و گروه دیگرى غیر از شما را به جاى شما قرارمى‏دهد; و هیچ زیانى به او نمى‏رسانید; و خداوند بر هر چیزى تواناست! (۳۹)

اگر او را یارى نكنید، خداوند او را یارى كرد; (و در مشكلترین ساعات، او را تنها نگذاشت;) آن هنگام كه كافران او را (از مكه) بیرون كردند، در حالى كه دومین نفر بود (و یك نفر بیشتر همراه نداشت); در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مى‏گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در این موقع، خداوند سكینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد; و با لشكرهایى كه مشاهده نمى‏كردید، او را تقویت نمود; و گفتار (و هدف) كافران را پایین قرار داد، (و آنها را با شكست مواجه ساخت;) و سخن خدا (و آیین او)، بالا (و پیروز)است; و خداوند عزیز و حكیم است! (40)

(همگى به سوى میدان جهاد) حركت كنید; سبكبار باشید یا سنگین بار! و با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نمایید; این براى شما بهتر است اگر بدانید! (۴۱)

(اما گروهى از آنها، چنانند كه) اگر غنایمى نزدیك (و در دسترس)، و سفرى آسان باشد، (به طمع دنیا) از تو پیروى مى‏كنند; ولى (اكنون كه براى میدان تبوك،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز مى‏زنند;) و بزودى به خدا سوگند یاد مى‏كنند كه: «اگر توانایى داشتیم، همراه شما حركت مى‏كردیم!» (آنها با این اعمال و این دروغها، در واقع) خود را هلاك مى‏كنند; و خداوند مى‏داند آنها دروغگو هستند! (۴۲)

خداوند تو را بخشید; چرا پیش از آنكه راستگویان و دروغگویان را بشناسى، به آنها اجازه دادى؟! (خوب بود صبر مى‏كردى، تا هر دو گروه خود را نشان دهند!) (۴۳)

آنها كه به خدا و روز جزا ایمان دارند، هیچ گاه براى ترك جهاد (در راه خدا) با اموال و جانهایشان، از تو اجازه نمى‏گیرند; و خداوند پرهیزگاران را مى‏شناسد. (۴۴)

تنها كسانى از تو اجازه (این كار را) مى‏گیرند كه به خدا و روز جزا ایمان ندارند، و دلهایشان با شك و تردید آمیخته است; آنها در تردید خود سرگردانند. (۴۵)

اگر آنها (راست مى‏گفتند، و) اراده داشتند كه (بسوى میدان جهاد) خارج شوند، وسیله‏اى براى آن فراهم مى‏ساختند! ولى خدا از حركت آنها كراهت داشت; از این رو (توفیقش را از آنان سلب كرد; و) آنها را (از جهاد) باز داشت; و به آنان گفته شد: «با «قاعدین‏» ( كودكان و پیران و بیماران) بنشینید!» (۴۶)

اگر آنها همراه شما (بسوى میدان جهاد) خارج مى‏شدند، جز اضطراب و تردید، چیزى بر شما نمى‏افزودند; و بسرعت در بین شما به فتنه‏انگیزى (و ایجاد تفرقه و نفاق) مى‏پرداختند; و در میان شما، افرادى (سست و ضعیف) هستند كه به سخنان آنها كاملا گوش فرامى‏دهند; و خداوند، ظالمان را مى‏شناسد. (۴۷)

آنها پیش از این (نیز) در پى فتنه‏انگیزى بودند، و كارها را بر تو دگرگون ساختند (و به هم ریختند); تا آن كه حق فرا رسید، و فرمان خدا آشكار گشت (و پیروز شدید)، در حالى كه آنها كراهت داشتند. (۴8)

بعضى از آنها مى‏گویند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شركت نكنیم)، و ما را به گناه نیفكن‏»! آگاه باشید آنها (هم اكنون) در گناه سقوط كرده‏اند; و جهنم، كافران را احاطه كرده است! (۴۹)

هرگاه نیكى به تو رسد، آنها را ناراحت مى‏كند; و اگر مصیبتى به تو رسد، مى‏گویند: «ما تصمیم خود را از پیش گرفته‏ایم.» و بازمى‏گردند در حالى كه خوشحالند! (۵۰)

بگو: «هیچ حادثه‏اى براى ما رخ نمى‏دهد، مگر آنچه خداوند براى ما نوشته و مقرر داشته است; او مولا (و سرپرست) ماست; و مؤمنان باید تنها بر خدا توكل كنند!» (۵۱)

بگو: «آیا درباره ما، جز یكى از دو نیكى را انتظار دارید؟!(: یا پیروزى یا شهادت) ولى ما انتظار داریم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اكنون كه چنین است، شما انتظار بكشید، ما هم با شما انتظار مى‏كشیم!» (۵۲)

بگو: «انفاق كنید; خواه از روى میل باشد یا اكراه، هرگز از شما پذیرفته نمى‏شود; چرا كه شما قوم فاسقى بودید!» (۵۳)

هیچ چیز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اینكه آنها به خدا و پیامبرش كافر شدند، و نماز بجا نمى‏آورند جز با كسالت، و انفاق نمى‏كنند مگر با كراهت! (۵۴)

و (فزونى) اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتى فرو نبرد; خدا مى‏خواهد آنان را به وسیله آن، در زندگى دنیا عذاب كند، و در حال كفر بمیرند(55)

آنها به خدا سوگند مى‏خورند كه از شما هستند، در حالى كه از شما نیستند; ولى آنها گروهى هستند كه مى‏ترسند (و به خاطر ترس از فاش شدن اسرارشان دروغ مى‏گویند)! (۵۶)

اگر پناهگاه یا غارها یا راهى در زیر زمین بیابند، بسوى آن حركت مى‏كنند، و با سرعت و شتاب فرار مى‏كنند. (۵۷)

و در میان آنها كسانى هستند كه در (تقسیم) غنایم به تو خرده میگیرند; اگر از آن (غنایم، سهمى) به آنها داده شود، راضى مى‏شوند; و اگر داده نشود، خشم مى‏گیرند (;خواه حق آنها باشد یا نه)! (۵8)

(در حالى كه) اگر به آنچه خدا و پیامبرش به آنان داده راضى باشند، و بگویند: «خداوند براى ما كافى است! و بزودى خدا و رسولش، از فضل خود به ما مى‏بخشند; ما تنها رضاى او را مى‏طلبیم. » (براى آنها بهتر است)! (۵۹)

زكاتها مخصوص فقرا و مساكین و كاركنانى است كه براى (جمع آورى) آن زحمت مى‏كشند، و كسانى كه براى جلب محبتشان اقدام مى‏شود، و براى (آزادى) بردگان، و (اداى دین) بدهكاران، و در راه (تقویت آیین) خدا، و واماندگان در راه; این، یك فریضه (مهم) الهى است; و خداوند دانا و حكیم است! (۶۰)

از آنها كسانى هستند كه پیامبر را آزار مى‏دهند و مى‏گویند: «او آدم خوش‏باورى است!» بگو: «خوش‏باور بودن او به نفع شماست! (ولى بدانید) او به خدا ایمان دارد; و (تنها) مؤمنان را تصدیق مى‏كند; و رحمت است براى كسانى از شما كه ایمان آورده‏اند!» و آنها كه رسول خدا را آزار مى‏دهند، عذاب دردناكى دارند! (۶۱)

آنها براى شما به خدا سوگند یاد مى‏كنند، تا شما را راضى سازند; در حالى كه شایسته‏تر این است كه خدا و رسولش را راضى كنند، اگر ایمان دارند! (۶۲)

آیا نمى‏دانند هر كس با خدا و رسولش دشمنى كند، براى او آتش دوزخ است; جاودانه در آن مى‏ماند؟! این، همان رسوایى بزرگ است! (۶۳)

منافقان از آن بیم دارند كه سوره‏اى بر ضد آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «استهزا كنید! خداوند، آنچه را از آن بیم دارید، آشكار مى‏سازد!» (۶۴)

و اگر از آنها بپرسى(: «چرا این اعمال خلاف را انجام دادید؟!»)، مى‏گویند: «ما بازى و شوخى مى‏كردیم!» بگو:« آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخره مى‏كردید؟!» (۶۵)

(بگو:) عذر خواهى نكنید (كه بیهوده است; چرا كه) شما پس از ایمان آوردن، كافر شدید! اگر گروهى از شما را (بخاطر توبه) مورد عفو قرار دهیم، گروه دیگرى را عذاب خواهیم كرد; زیرا مجرم بودند! (۶۶)

مردان منافق و زنان منافق، همه از یك گروهند! آنها امر به منكر، و نهى از معروف مى‏كنند; و دستهایشان را (از انفاق و بخشش) مى‏بندند; خدا را فراموش كردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش كرد (،و رحمتش را از آنها قطع نمود); به یقین، منافقان همان فاسقانند! (۶۷)

خداوند به مردان و زنان منافق و كفار، وعده آتش دوزخ داده; جاودانه در آن خواهند ماند -همان براى آنها كافى است!- و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته; و عذاب همیشگى براى آنهاست! (۶8)

(شما منافقان،) همانند كسانى هستید كه قبل از شما بودند (و راه نفاق پیمودند; بلكه) آنها از شما نیرومندتر، و اموال و فرزندانشان بیشتر بود! آنها از بهره خود (از مواهب الهى در راه گناه و هوس) استفاده كردند; شما نیز از بهره خود، (در این راه) استفاده كردید، همان گونه كه آنها استفاده كردند; شما (در كفر و نفاق و استهزاى مؤمنان) فرو رفتید، همان گونه كه آنها فرو رفتند; (ولى سرانجام) اعمالشان در دنیا و آخرت نابود شد; و آنها همان زیانكارانند! (۶۹)

آیا خبر كسانى كه پیش از آنها بودند، به آنان نرسیده است؟! «قوم نوح‏» و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهیم‏» و «اصحاب مدین‏» ( قوم شعیب) و «شهرهاى زیر و رو شده‏» ( قوم لوط); پیامبرانشان دلایل روشن براى آنان آوردند، (ولى نپذیرفتند;) خداوند به آنها ستم نكرد، اما خودشان بر خویشتن ستم مى‏كردند! (۷۰)

مردان و زنان باایمان، ولى (و یار و یاور) یكدیگرند; امر به معروف، و نهى از منكر مى‏كنند; نماز را برپا مى‏دارند; و زكات را مى‏پردازند; و خدا و رسولش را اطاعت مى‏كنند; بزودى خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمى‏دهد; خداوند توانا و حكیم است! (۷۱)

خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایى از بهشت وعده داده كه نهرها از زیر درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند; و مسكن‏هاى پاكیزه‏اى در بهشتهاى جاودان (نصیب آنها ساخته); و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اینها) برتر است; و پیروزى بزرگ، همین است! (۷۲)

اى پیامبر! با كافران و منافقان جهاد كن، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است; و چه بد سرنوشتى دارند! (۷۳)

به خدا سوگند مى‏خورند كه (در غیاب پیامبر، سخنان نادرست) نگفته‏اند; در حالى كه قطعا سخنان كفرآمیز گفته‏اند; و پس از اسلام‏آوردنشان، كافر شده‏اند; و تصمیم (به كار خطرناكى) گرفتند، كه به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام مى‏گیرند كه خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و كرم) خود، بى‏نیاز ساختند! (با این حال،) اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است; و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناكى كیفر خواهد داد; و در سراسر زمین، نه ولى و حامى دارند، و نه یاورى! (۷۴)

بعضى از آنها با خدا پیمان بسته بودند كه: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد، قطعا صدقه خواهیم داد; و از صالحان (و شاكران) خواهیم بود!» (۷۵)

اما هنگامى كه خدا از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و سرپیچى كردند و روى برتافتند! (۷۶)

این عمل، (روح) نفاق را، تا روزى كه خدا را ملاقات كنند، در دلهایشان برقرار ساخت. این بخاطر آن است كه از پیمان الهى تخلف جستند; و بخاطر آن است كه دروغ مى‏گفتند. (۷۷)

آیا نمى‏دانستند كه خداوند، اسرار و سخنان درگوشى آنها را مى‏داند; و خداوند داناى همه غیبها (و امور پنهانى) است؟! (۷8)

آنهایى كه از مؤمنان اطاعت كار، در صدقاتشان عیبجویى مى‏كنند، و كسانى را كه (براى انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچیز) توانائى خود دسترسى ندارند، مسخره مى‏نمایند، خدا آنها را مسخره مى‏كند; (و كیفر استهزاكنندگان را به آنها مى‏دهد;) و براى آنها عذاب دردناكى است! (۷۹)

چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، (حتى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمى‏آمرزد! چرا كه خدا و پیامبرش را انكار كردند; و خداوند جمعیت فاسقان را هدایت نمى‏كند! (8۰)

تخلف‏جویان (از جنگ تبوك،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند; و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد كنند; و (به یكدیگر و به مؤمنان) گفتند: «در این گرما، (بسوى میدان) حركت نكنید!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از این هم گرمتر است!» اگر مى‏دانستند! (8۱)

از این‏رو آنها باید كمتر بخندند و بسیار بگریند! (چرا كه آتش جهنم در انتظارشان است) این، جزاى كارهایى است كه انجام مى‏دادند! (8۲)

هرگاه خداوند تو را بسوى گروهى از آنان بازگرداند، و از تو اجازه خروج (بسوى میدان جهاد) بخواهند، بگو: «هیچ گاه با من خارج نخواهید شد! و هرگز همراه من، با دشمنى نخواهید جنگید! شما نخستین بار به كناره‏گیرى راضى شدید، اكنون نیز با متخلفان بمانید!» (8۳)

هرگز بر مرده هیچ یك از آنان، نماز نخوان! و بر كنار قبرش، (براى دعا و طلب آمرزش،) نایست! چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شدند; و در حالى كه فاسق بودند از دنیا رفتند! (8۴)

مبادا اموال و فرزندانشان، مایه شگفتى تو گردد! (این براى آنها نعمت نیست; بلكه) خدا مى‏خواهد آنها را به این وسیله در دنیا عذاب كند، و جانشان برآید در حالى كه كافرند! (8۵)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل شود (و به آنان دستور دهد) كه: «به خدا ایمان بیاورید! و همراه پیامبرش جهاد كنید!»، افرادى از آنها ( گروه منافقان) كه توانایى دارند، از تو اجازه مى‏خواهند و مى‏گویند: «بگذار ما با قاعدین ( آنها كه از جهاد معافند) باشیم!» (8۶)

(آرى،) آنها راضى شدند كه با متخلفان باشند; و بر دلهایشان مهر نهاده شده; از این رو (چیزى) نمى‏فهمند! (8۷)

ولى پیامبر و كسانى كه با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد كردند; و همه نیكیها براى آنهاست; و آنها همان رستگارانند! (88)

خداوند براى آنها باغهایى از بهشت فراهم ساخته كه نهرها از زیر درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند بود; و این است رستگارى (و پیروزى) بزرگ! (8۹)

و عذرآورندگان از اعراب، (نزد تو) آمدند كه به آنها اجازه (عدم شركت در جهاد) داده شود; و آنها كه به خدا و پیامبرش دروغ گفتند، (بدون هیچ عذرى در خانه خود) نشستند; بزودى به كسانى از آنها كه مخالفت كردند (و معذور نبودند)، عذاب دردناكى خواهد رسید! (۹۰)

بر ضعیفان و بیماران و آنها كه وسیله‏اى براى انفاق (در راه جهاد) ندارند، ایرادى نیست (كه در میدان جنگ شركت نجویند،) هرگاه براى خدا و رسولش خیرخواهى كنند (;و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند). بر نیكوكاران راه مؤاخذه نیست; و خداوند آمرزنده و مهربان است! (۹۱)

و (نیز) ایرادى نیست بر آنها كه وقتى نزد تو آمدند كه آنان را بر مركبى (براى جهاد) سوار كنى، گفتى: «مركبى كه شما را بر آن سوار كنم، ندارم(از نزد تو) بازگشتند در حالى كه چشمانشان از اندوه اشكبار بود; زیرا چیزى نداشتند كه در راه خدا انفاق كنند (و با آن به میدان بروند) (۹۲)

راه مؤاخذه تنها به روى كسانى باز است كه از تو اجازه مى‏خواهند در حالى كه توانگرند; (و امكانات كافى براى جهاد دارند;) آنها راضى شدند كه با متخلفان ( زنان و كودكان و بیماران) بمانند; و خداوند بر دلهایشان مهر نهاده; به همین جهت چیزى نمى‏دانند! (۹۳)

هنگامى كه بسوى آنها (كه از جهاد تخلف كردند) باز گردید، از شما عذرخواهى مى‏كنند; بگو: «عذرخواهى نكنید، ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد! چرا كه خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته; و خدا و رسولش، اعمال شما را مى‏بینند; سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگشت داده مى‏شوید; و او شما را به آنچه انجام مى‏دادید، آگاه مى‏كند (و جزا مى‏دهد!) » (۹۴)

هنگامى كه بسوى آنان بازگردید، براى شما به خدا سوگند یاد مى‏كنند، تا از آنها اعراض (و صرف نظر) كنید; از آنها اعراض كنید (و روى بگردانید); چرا كه پلیدند! و جایگاهشان دوزخ است، بكیفر اعمالى كه انجام مى‏دادند. (۹۵)

براى شما قسم یاد مى‏كنند تا از آنها راضى شوید; اگر شما از آنها راضى شوید، خداوند (هرگز) از جمعیت فاسقان راضى نخواهد شد! (۹۶)

بادیه‏نشینان عرب، كفر و نفاقشان شدیدتر است; و به ناآگاهى از حدود و احكامى كه خدا بر پیامبرش نازل كرده، سزاوارترند; و خداوند دانا و حكیم است! (۹۷)

گروهى از (این) اعراب بادیه‏نشین، چیزى را كه (در راه خدا) انفاق مى‏كنند،غرامت محسوب مى‏دارند; و انتظار حوادث دردناكى براى شما مى‏كشند; حوادث دردناك براى خود آنهاست; و خداوند شنوا و داناست! (۹8)

گروهى (دیگر) از عربهاى بادیه‏نشین، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند; و آنچه را انفاق مى‏كنند، مایه تقرب به خدا، و دعاى پیامبر مى‏دانند; آگاه باشید اینها مایه تقرب آنهاست! خداوند بزودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت; به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است! (۹۹)

پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و كسانى كه به نیكى از آنها پیروى كردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند; و باغهایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زیر درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند; و این است پیروزى بزرگ! (۱۰۰)

و از (میان) اعراب بادیه‏نشین كه اطراف شما هستند، جمعى منافقند; و از اهل مدینه (نیز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمى‏شناسى، ولى ما آنها را مى شناسیم. بزودى آنها را دو بار مجازات مى‏كنیم (:مجازاتى با رسوایى در دنیا، و مجازاتى به هنگام مرگ); سپس بسوى مجازات بزرگى (در قیامت)فرستاده مى‏شوند. (۱۰۱)

و گروهى دیگر، به گناهان خود اعتراف كردند; و كار خوب و بد را به هم آمیختند; امید مى‏رود كه خداوند توبه آنها را بپذیرد; به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است! (۱۰۲)

از اموال آنها صدقه‏اى (بعنوان زكات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات،) به آنها دعا كن; كه دعاى تو، مایه آرامش آنهاست; و خداوند شنوا و داناست! (۱۰۳)

آیا نمى‏دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‏پذیرد، و صدقات را مى‏گیرد، و خداوند توبه‏پذیر و مهربان است؟! (۱۰۴)

بگو: «عمل كنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بینند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‏شوید; و شما را به آنچه عمل مى‏كردید، خبر مى‏دهد!» (۱۰۵)

و گروهى دیگر، به فرمان خدا واگذار شده‏اند (و كارشان با خداست); یا آنها را مجازات مى‏كند، و یا توبه آنان را مى‏پذیرد (،هر طور كه شایسته باشند); و خداوند دانا و حكیم است! (۱۰۶)

(گروهى دیگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زیان (به مسلمانان)، و (تقویت) كفر، و تفرقه‏افكنى میان مؤمنان، و كمینگاه براى كسى كه از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه كرده بود; آنها سوگند یاد مى‏كنند كه: «جز نیكى (و خدمت)، نظرى نداشته‏ایم!» اما خداوند گواهى مى‏دهد كه آنها دروغگو هستند! (۱۰۷)

هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست! آن مسجدى كه از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته‏تر است كه در آن (به عبادت) بایستى; در آن، مردانى هستند كه دوست مى‏دارند پاكیزه باشند; و خداوند پاكیزگان را دوست دارد! (۱۰8)

آیا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا كرده بهتر است،یا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرومى‏ریزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمى‏كند! (۱۰۹)

(اما) این بنایى را كه آنها ساختند، همواره بصورت یك وسیله شك و تردید،در دلهایشان باقى مى‏ماند; مگر اینكه دلهایشان پاره پاره شود (و بمیرند; وگرنه، هرگز از دل آنها بیرون نمى‏رود); و خداوند دانا و حكیم است! (۱۱۰)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد; (به این گونه كه:) در راه خدا پیكار مى‏كنند، مى‏كشند و كشته مى‏شوند; این وعده حقى است بر او، كه در تورات و انجیل و قرآن ذكر فرموده; و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده‏اید; و این است آن پیروزى بزرگ! (۱۱۱)

توبه‏كنندگان، عبادت كاران، سپاسگویان، سیاحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجده‏آوران، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر، و حافظان حدود (و مرزهاى)الهى، (مؤمنان حقیقى‏اند) ; و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان! (۱۱۲)

براى پیامبر و مؤمنان، شایسته نبود كه براى مشركان (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزدیكانشان باشند; (آن هم) پس از آنكه بر آنها روشن شد كه این گروه، اهل دوزخند! (۱۱۳)

و استغفار ابراهیم براى پدرش ( عمویش آزر)، فقط بخاطر وعده‏اى بود كه به او داده بود (تا وى را بسوى ایمان جذب كند); اما هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بیزارى جست; به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود! (۱۱۴)

چنان نبود كه خداوند قومى را، پس از آن كه آنها را هدایت كرد (و ایمان آوردند) گمراه (و مجازات) كند; مگر آنكه امورى را كه باید از آن بپرهیزند، براى آنان بیان نماید (و آنها مخالفت كنند); زیرا خداوند به هر چیزى داناست! (۱۱۵)

حكومت آسمانها و زمین تنها از آن خداست; زنده مى‏كند و مى‏میراند; و جز خدا، ولى و یاورى ندارید! (۱۱۶)

مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، كه در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوك) از او پیروى كردند، نمود; بعد از آنكه نزدیك بود دلهاى گروهى از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند); سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، كه او نسبت به آنان مهربان و رحیم است! (۱۱۷)

(همچنین) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حد كه زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد; (حتى) در وجود خویش، جایى براى خود نمى‏یافتند; (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نیست; سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفیق داد) تا توبه كنند; خداوند بسیار توبه‏پذیر و مهربان است! (۱۱8)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید! (۱۱۹)

سزاوار نیست كه اهل مدینه، و بادیه‏نشینانى كه اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلف جویند; و براى حفظ جان خویش، از جان او چشم بپوشند! این بخاطر آن است كه هیچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمى‏رسد و هیچ گامى كه موجب خشم كافران مى‏شود برنمى‏دارند، و ضربه‏اى از دشمن نمى‏خورند، مگر اینكه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى‏شود; زیرا خداوند پاداش نیكوكاران را تباه نمى‏كند! (۱۲۰)

و هیچ مال كوچك یا بزرگى را (در این راه) انفاق نمى‏كنند، و هیچ سرزمینى را (بسوى میدان جهاد و یا در بازگشت) نمى‏پیمایند، مگر اینكه براى آنها نوشته مى‏شود; تا خداوند آن را بعنوان بهترین اعمالشان، پاداش دهد. (۱۲۱)

شایسته نیست مؤمنان همگى (بسوى میدان جهاد) كوچ كنند; چرا از هر گروهى از آنان، طایفه‏اى كوچ نمى‏كند (و طایفه‏اى در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احكام اسلام) آگاهى یابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند! (۱۲۲)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! با كافرانى كه به شما نزدیكترند، پیكار كنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیك غافل نكند!) آنها باید در شما شدت و خشونت (و قدرت) احساس كنند; و بدانید خداوند با پرهیزگاران است(123)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنان (به دیگران) مى‏گویند: «این سوره، ایمان كدام یك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كسانى كه ایمان آورده‏اند، بر ایمانشان افزوده; و آنها (به فضل و رحمت الهى) خوشحالند. (۱۲۴)

و اما آنها كه در دلهایشان بیمارى است، پلیدى بر پلیدیشان افزوده; و از دنیا رفتند در حالى كه كافر بودند. (۱۲۵)

آیا آنها نمى‏بینند كه در هر سال، یك یا دو بار آزمایش مى‏شوند؟! باز توبه نمى‏كنند، و متذكر هم نمى‏گردند! (۱۲۶)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنها ( منافقان) به یكدیگر نگاه مى‏كنند و مى‏گویند: «آیا كسى شما را مى‏بیند؟ (اگر از حضور پیامبر بیرون رویم، كسى متوجه ما نمى‏شود! )» سپس منصرف مى‏شوند (و بیرون مى‏روند); خداوند دلهایشان را (از حق) منصرف ساخته; چرا كه آنها، گروهى هستند كه نمى‏فهمند (و بى‏دانشند)! (۱۲۷)

به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است; و اصرار بر هدایت شما دارد; و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! (۱۲8)

اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا كفایت مى‏كند; هیچ معبودى جز او نیست; بر او توكل كردم; و او صاحب عرش بزرگ است!» (۱۲۹)


این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس