به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
ستایش براى خداوندى است كه آسمانها و زمین را آفرید، و ظلمتها و نور را پدید آورد; اما كافران براى پروردگار خود، شریك و شبیه قرارمىدهند (با اینكه دلایل توحید و یگانگى او، در آفرینش جهان آشكار است)! (1)
او كسى است كه شما را از گل آفرید; سپس مدتى مقرر داشت (تا انسان تكامل یابد); و اجل حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با این همه، شما (مشركان در توحید و یگانگى و قدرت او،) تردید مىكنید! (2)
اوست خداوند در آسمانها و در زمین; پنهان و آشكار شما را مىداند; و از آنچه (انجام مىدهید و) به دست مىآورید، با خبر است. (3)
هیچ نشانه و آیهاى از آیات پروردگارشان براى آنان نمىآید، مگر اینكه از آن رویگردان مىشوند! (4)
آنان، حق را هنگامى كه سراغشان آمد، تكذیب كردند! ولى بزودى خبر آنچه را به باد مسخره مىگرفتند، به آنان مىرسد; (و از نتایج كار خود، آگاه مىشوند). (5)
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیشین را هلاك كردیم؟! اقوامى كه (از شما نیرومندتر بودند; و) قدرتهایى به آنها داده بودیم كه به شما ندادیم; بارانهاى پىدرپى براى آنها فرستادیم; و از زیر (آبادیهاى) آنها، نهرها را جارى ساختیم; (اما هنگامى كه سركشى و طغیان كردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود كردیم; و جمعیت دیگرى بعد از آنان پدید آوردیم. (6)
(حتى) اگر ما نامهاى روى صفحهاى بر تو نازل كنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مىگویند: «این، چیزى جز یك سحر آشكار نیست»! (7)
(از بهانههاى آنها این بود كه) گفتند: «چرا فرشتهاى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى كند؟!)» ولى اگر فرشتهاى بفرستیم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پیدا كند،) كار تمام مىشود; (یعنى اگر مخالفت كنند،) دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاك مىشوند). (8)
و اگر او را فرشتهاى قرارمىدادیم، حتما وى را بصورت انسانى درمىآوردیم; (باز به پندار آنان،) كار را بر آنها مشتبه مىساختیم; همانطور كه آنها كار را بر دیگران مشتبه مىسازند! (9)
(با این حال، نگران نباش!) جمعى از پیامبران پیش از تو را استهزا كردند; اما سرانجام، آنچه را مسخره مىكردند، دامانشان را مىگرفت; (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد). (10)
بگو: «روى زمین گردش كنید! سپس بنگرید سرانجام تكذیبكنندگان آیات الهى چه شد؟! سذللّه (11)
بگو: «آنچه در آسمانها و زمین است، از آن كیست؟» بگو: «از آن خداست; رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده; (و به همین دلیل،) بطور قطع همه شما را در روز قیامت، كه در آن شك و تردیدى نیست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمایههاى وجود خویش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ایمان نمىآورند. (12)
و براى اوست آنچه در شب و روز قرار دارد; و او، شنوا و داناست. (13)
بگو: «آیا غیر خدا را ولى خود انتخاب كنم؟! (خدایى) كه آفریننده آسمانها و زمین است; اوست كه روزى مىدهد، و از كسى روزى نمىگیرد.» بگو: «من مامورم كه نخستین مسلمان باشم; و (خداوند به من دستور داده كه) از مشركان نباش!» (14)
بگو: «من (نیز) اگر نافرمانى پروردگارم كنم، از عذاب روزى بزرگ ( روز رستاخیز) مىترسم! (15)
آن كس كه در آن روز، مجازات الهى به او نرسد، خداوند او را مشمول رحمت خویش ساخته; و این همان پیروزى آشكار است.» (16)
اگر خداوند زیانى به تو برساند، هیچ كس جز او نمىتواند آن را برطرف سازد! و اگر خیرى به تو رساند، او بر همه چیز تواناست; (و از قدرت او، هرگونه نیكى ساخته است.) (17)
اوست كه بر بندگان خود، قاهر و مسلط است; و اوست حكیم آگاه! (18)
بگو: «بالاترین گواهى، گواهى كیست؟» (و خودت پاسـخ بده و) بگو: «خداوند، گواه میان من و شماست; و (بهترین دلیل آن این است كه) این قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه این قرآن به آنها مىرسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آیا براستى شما گواهى مىدهید كه معبودان دیگرى با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنین گواهى نمىدهم». بگو: سخللّهاوست تنها معبود یگانه; و من از آنچه براى او شریك قرارمىدهید، بیزارم!» (19)
آنان كه كتاب آسمانى به ایشان دادهایم، بخوبى او ( پیامبر) را مىشناسند، همانگونه كه فرزندان خود را مىشناسند; فقط كسانى كه سرمایه وجود خود را از دست دادهاند، ایمان نمى آورند. (20)
چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ بسته ( همتایى براى او قائل شده)، و یا آیات او را تكذیب كرده است؟! مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد! (21)
آن روز كه همه آنها را محشور مىكنیم; سپس به مشركان مىگوییم: «معبودهایتان، كه همتاى خدا مىپنداشتید، كجایند؟» (چرا به یارى شما نمى شتابند؟!) (22)
سپس پاسـخ و عذر آنها، چیزى جز این نیست كه مى گویند: «به خداوندى كه پروردگار ماست سوگند كه ما مشرك نبودیم!» (23)
بین چگونه به خودشان (نیز) دروغ مىگویند، و آنچه را بدروغ همتاى خدا مى پنداشتند، از دست مى دهند! (24)
پارهاى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامىدهند; ولى بر دلهاى آنان پردهها افكندهایم تا آن را نفهمند; و در گوش آنها، سنگینى قرار دادهایم. و (آنها بقدرى لجوجند كه) اگر تمام نشانههاى حق را ببینند، ایمان نمىآورند; تا آنجا كه وقتى به سراغ تو مىآیند كه با تو پرخاشگرى كنند، كافران مىگویند: «اینها فقط افسانههاى پیشینیان است!» (25)
آنها دیگران را از آن بازمى دارند; و خود نیز از آن دورى مىكنند; آنها جز خود را هلاك نمىكنند، ولى نمىفهمند! (26)
كاش (حال آنها را) هنگامى كه در برابر آتش (دوزخ) ایستاده اند، ببینى! مىگویند: اى كاش (بار دیگر، به دنیا) بازگردانده مىشدیم، و آیات پروردگارمان را تكذیب نمىكردیم، و از مؤمنان مىبودیم! (27)
(آنها در واقع پشیمان نیستند،) بلكه اعمال و نیاتى را كه قبلا پنهان مىكردند، در برابر آنها آشكار شده (و به وحشت افتادهاند). و اگر بازگردند، به همان اعمالى كه از آن نهى شده بودند بازمىگردند; آنها دروغگویانند. (28)
آنها گفتند: «چیزى جز این زندگى دنیاى ما نیست; و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد!» (29)
اگر آنها را به هنگامى كه در پیشگاه پروردگارشان ایستادهاند، ببینى! (به آنها) مىگوید: «آیا این حق نیست؟» مىگویند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است!)» مىگوید: «پس مجازات را بچشید به سزاى آنچه انكار مىكردید!» (30)
آنها كه لقاى پروردگار را تكذیب كردند، مسلما زیان دیدند; (و این تكذیب، ادامه مى یابد) تا هنگامى كه ناگهان قیامت به سراغشان بیاید; مىگویند: «اى افسوس بر ما كه درباره آن، كوتاهى كردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش مىكشند; چه بد بارى بر دوش خواهند داشت! (31)
زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها كه پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمىاندیشید؟! (32)
ما مىدانیم كه گفتار آنها، تو را غمگین مىكند; ولى (غم مخور! و بدان كه) آنها تو را تكذیب نمىكنند; بلكه ظالمان، آیات خدا را انكار مىنمایند. (33)
پیش از تو نیز پیامبرانى تكذیب شدند; و در برابر تكذیبها، صبر و استقامت كردند; و (در این راه،) آزار دیدند، تا هنگامى كه یارى ما به آنها رسید. (تو نیز چنین باش! و این، یكى از سنتهاى الهى است;) و هیچ چیز نمىتواند سنن خدا را تغییر دهد; و اخبار پیامبران به تو رسیده است. (34)
و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبى در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو كنى، چنین كن) تا آیه (و نشانه دیگرى) براى آنها بیاورى! (ولى بدان كه این لجوجان، ایمان نمىآورند!) اما اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد كرد. (ولى هدایت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)
تنها كسانى (دعوت تو را) مىپذیرند كه گوش شنوا دارند; اما مردگان (و آنها كه روح انسانى را از دست دادهاند، ایمان نمىآورند; و) خدا آنها را (در قیامت) برمىانگیزد; سپس به سوى او، بازمىگردند. (36)
و گفتند: «چرا نشانه (و معجزهاى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمىشود؟!» بگو: «خداوند، قادر است كه نشانهاى نازل كند; ولى بیشتر آنها نمىدانند!» (37)
هیچ جنبندهاى در زمین، و هیچ پرندهاى كه با دو بال خود پرواز مىكند، نیست مگر اینكه امتهایى همانند شما هستند. ما هیچ چیزرا در این كتاب، فرو گذار نكردیم; سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مىگردند. (38)
آنها كه آیات ما را تكذیب كردند، كرها و لالهایى هستند كه در تاریكیها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه مىكند; و هر كس را بخواهد (و شایسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد. (39)
بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید، یا رستاخیز برپا شود، آیا (براى حل مشكلات خود،) غیر خدا را مىخوانید اگر راست مىگویید؟!» (40)
(نه،) بلكه تنها او را مىخوانید! و او اگر بخواهد، مشكلى را كه بخاطر آن او را خواندهاید، برطرف مىسازد; و آنچه را (امروز) همتاى خدا قرارمىدهید، (در آن روز) فراموش خواهید كرد. (41)
ما به سوى امتهایى كه پیش از تو بودند، (پیامبرانى) فرستادیم; (و هنگامى كه با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم; شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع كنند و تسلیم گردند! (42)
چرا هنگامى كه مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نكردند و) تسلیم نشدند؟! بلكه دلهاى آنها قساوت پیدا كرد; و شیطان، هر كارى را كه مىكردند، در نظرشان زینت داد! (43)
(آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چیز (از نعمتها) را به روى آنها گشودیم; تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند); ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات كردیم); در این هنگام، همگى مایوس شدند; (و درهاى امید به روى آنها بسته شد). (44)
و (به این ترتیب،) دنباله (زندگى) جمعیتى كه ستم كرده بودند، قطع شد. و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است. (45)
بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند، گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چیزى را نفهمید)، چه كسى جز خداست كه آنها را به شما بدهد؟!» ببین چگونه آیات را به گونههاى مختلف براى آنها شرح مىدهیم، سپس آنها روى مىگردانند! (46)
بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب خدا بطور ناگهانى (و پنهانى) یا آشكارا به سراغ شما بیاید، آیا جز جمعیت ستمكار هلاك مىشوند؟!» (47)
ما پیامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بیم دهنده، نمىفرستیم; آنها كه ایمان بیاورند و (خویشتن را) اصلاح كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین مىشوند. (48)
و آنها كه آیات ما را تكذیب كردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانیها به آنان مىرسد. (49)
بگو: «من نمىگویم خزاین خدا نزد من است; و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمىگویم من فرشتهام; تنها از آنچه به من وحى مىشود پیروى مىكنم.» بگو: سخللّهآیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمىاندیشید؟!» (50)
و به وسیله آن (قرآن)، كسانى را كه از روز حشر و رستاخیز مىترسند، بیم ده! (روزى كه در آن،) یاور و سرپرست و شفاعتكنندهاى جز او ( خدا) ندارند; شاید پرهیزگارى پیشه كنند! (51)
و كسانى را كه صبح و شام خدا را مىخوانند، و جز ذات پاك او نظرى ندارند، از خود دور مكن! نه چیزى از حساب آنها بر توست، و نه چیزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد كنى، از ستمگران خواهى بود! (52)
و این چنین بعضى از آنها را با بعض دیگر آزمودیم (توانگران را بوسیله فقیران); تا بگویند: سخللّهآیا اینها هستند كه خداوند از میان ما (برگزیده، و) بر آنها منت گذارده (و نعمت ایمان بخشیده است؟!» آیا خداوند، شاكران را بهتر نمىشناسد؟! (53)
هرگاه كسانى كه به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض كرده; هر كس از شما كار بدى از روى نادانى كند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نماید، (مشمول رحمت خدا مىشود چرا كه) او آمرزنده مهربان است.» (54)
و این چنین آیات را برمیشمریم، (تا حقیقت بر شما روشن شود،) و راه گناهكاران آشكار گردد. (55)
بگو: «من از پرستش كسانى كه غیر از خدا مىخوانید، نهى شدهام!» بگو: «من از هوى و هوسهاى شما، پیروى نمىكنم; اگر چنین كنم، گمراه شدهام; و از هدایتیافتگان نخواهم بود! سذللّه (56)
بگو: «من دلیل روشنى از پروردگارم دارم; و شما آن را تكذیب كردهاید! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهى) عجله دارید، به دست من نیست !حكم و فرمان، تنها از آن خداست! حق را از باطل جدا مىكند، و او بهترین جداكننده (حق از باطل) است.» (57)
بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله دارید نزد من بود، (و به درخواست شما ترتیباثر مىدادم، عذاب الهى بر شما نازل مىگشت;) و كار میان من و شما پایان گرفته بود; ولى خداوند ظالمان را بهتر مىشناسد (و بموقع مجازات مىكند.)» (58)
كلیدهاى غیب، تنها نزد اوست; و جز او، كسى آنها را نمىداند. او آنچه را در خشكى و دریاست مىداند; هیچ برگى (از درختى) نمىافتد، مگر اینكه از آن آگاه است; و نه هیچ دانهاى در تاریكیهاى زمین، و نه هیچ تر و خشكى وجود دارد، جز اینكه در كتابى آشكار ( در كتاب علم خدا) ثبت است. (59)
او كسى است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مىگیرد; و از آنچه در روز كردهاید، با خبر است; سپس در روز شما را (از خواب) برمىانگیزد; و (این وضع همچنان ادامه مىیابد) تا سرآمد معینى فرا رسد; سپس بازگشت شما به سوى اوست; و سپس شما را از آنچه عمل مىكردید، با خبر مىسازد. (60)
او بر بندگان خود تسلط كامل دارد; و مراقبانى بر شما مىگمارد; تا زمانى كه یكى از شما را مرگ فرا رسد; (در این موقع،) فرستادگان ما جان او را مىگیرند; و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) كوتاهى نمىكنند. (61)
سپس (تمام بندگان) به سوى خدا، كه مولاى حقیقى آنهاست، بازمىگردند. بدانید كه حكم و داورى، مخصوص اوست; و او، سریعترین حسابگران است! (62)
بگو: «چه كسى شما را از تاریكیهاى خشكى و دریا رهایى مىبخشد؟ در حالى كه او را با حالت تضرع (و آشكارا) و در پنهانى مىخوانید; (و مىگویید:) اگر از این (خطرات و ظلمتها) ما را رهایى مىبخشد، از شكرگزاران خواهیم بود.» (63)
بگو: «خداوند شما را از اینها، و از هر مشكل و ناراحتى، نجات مىدهد; باز هم شما براى او شریك قرار مىدهید! (و راه كفر مىپویید.)» (64)
بگو: «او قادر است كه از بالا یا از زیر پاى شما، عذابى بر شما بفرستد; یا بصورت دستههاى پراكنده شما را با هم بیامیزد; و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یك از شما بوسیله دیگرى بچشاند.» ببین چگونه آیات گوناگون را (براى آنها) بازگو مىكنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)! (65)
قوم و جمعیت تو، آن (آیات الهى) را تكذیب و انكار كردند، در حالى كه حق است! (به آنها) بگو: «من مسؤول (ایمانآوردن) شما نیستم! (وظیفه من، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار شما بر ایمان.)» (66)
هر خیرى (كه خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهى دارد، (و در موعد خود انجام میگیرد.) و بزودى خواهید دانست! (67)
هرگاه كسانى را دیدى كه آیات ما را استهزا مىكنند، از آنها روى بگردان تا به سخن دیگرى بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآمدن با این جمعیت ستمگر منشین! (68)
و (اگر) افراد با تقوا (براى ارشاد و اندرز با آنها بنشینند)، چیزى از حساب (و گناه) آنها بر ایشان نیست; ولى (این كار، باید تنها) براى یادآورى آنها باشد، شاید (بشنوند و) تقوى پیشه كنند! (69)
و رها كن كسانى را كه آیین (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند، و زندگى دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاورى دارند، و نه شفاعتكنندهاى! و (چنین كسى) هر گونه عوضى بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد; آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شدهاند كه خود انجام دادهاند; نوشابهاى از آب سوزان براى آنهاست; و عذاب دردناكى بخاطر اینكه كفر مىورزیدند (و آیات الهى را انكار) مىكردند. (70)
بگو: «آیا غیر از خدا، چیزى را بخوانیم (و عبادت كنیم) كه نه سودى به حال مال دارد، نه زیانى; و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنكه خداوند ما را هدایت كرده است؟! همانند كسى كه بر اثر وسوسههاى شیطان، در روى زمین راه را گم كرده، و سرگردان مانده است; در حالى كه یارانى هم دارد كه او را به هدایت دعوت مىكنند (و مىگویند:) به سوى ما بیا!» بگو: «تنها هدایت خداوند، هدایت است; و ما دستور دادیم كه تسلیم پروردگار عالمیان باشیم. (71)
و (نیز به ما فرمان داده شده به) اینكه: نماز را برپا دارید! و از او بپرهیزید! و تنها اوست كه به سویش محشور خواهید شد.» (72)
اوست كه آسمانها و زمین را بحق آفرید; و آن روز كه (به هر چیز) مىگوید: «موجود باش!» موجود مىشود; سخن او، حق است; و در آن روز كه در «صور» دمیده مىشود، حكومت مخصوص اوست، از پنهان و آشكار با خبر است، و اوست حكیم و آگاه. (73)
(به خاطر بیاورید) هنگامى را كه ابراهیم به پدرش ( عمویش) «آزر» گفت: «آیا بتهائى را معبودان خود انتخاب مىكنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مىبینم.» (74)
و این چنین، ملكوت آسمانها و زمین (و حكومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم; (تا به آن استدلال كند،) و اهل یقین گردد. (75)
هنگامى كه (تاریكى) شب او را پوشانید، ستارهاى مشاهده كرد، گفت: «این خداى من است؟ سذللّه اما هنگامى كه غروب كرد، گفت: «غروبكنندگان را دوست ندارم !» (76)
و هنگامى كه ماه را دید كه (سینه افق را) مىشكافد، گفت: «این خداى من است؟» اما هنگامى كه (آن هم) غروب كرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایى نكند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.»(77)
و هنگامى كه خورشید را دید كه (سینه افق را) مىشكافت، گفت: «این خداى من است؟ این (كه از همه) بزرگتر است!» اما هنگامى كه غروب كرد، گفت: «اى قوم من از شریكهایى كه شما (براى خدا) مىسازید، بیزارم! (78)
من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمانها و زمین را آفریده; من در ایمان خود خالصم; و از مشركان نیستم! (79)
ولى قوم او ( ابراهیم)، با وى به گفتگو و ستیز پرداختند; گفت: «آیا درباره خدا با من گفتگو و ستیز مىكنید؟! در حالى كه خداوند، مرا با دلایل روشن هدایت كرده; و من از آنچه شما همتاى (خدا) قرار مىدهید، نمىترسم (و به من زیانى نمى رسانند)! مگر پروردگارم چیزى را بخواهد! وسعت آگاهى پروردگارم همه چیز را در برمىگیرد; آیا متذكر (و بیدار) نمىشوید؟! (80)
چگونه من از بتهاى شما بترسم؟! در حالى كه شما از این نمىترسید كه براى خدا، همتایى قرار دادهاید كه هیچ گونه دلیلى درباره آن، بر شما نازل نكرده است! (راست بگویید) كدام یك از این دو دسته (بتپرستان و خداپرستان)، شایستهتر به ایمنى (از مجازات) هستند اگر مىدانید؟! (81)
(آرى،) آنها كه ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرك و ستم نیالودند، ایمنى تنها از آن آنهاست; و آنها هدایتیافتگانند!» (82)
اینها دلایل ما بود كه به ابراهیم در برابر قومش دادیم! درجات هر كس را بخواهیم (و شایسته بدانیم،) بالا مىبریم; پروردگار تو، حكیم و داناست. (83)
و اسحاق و یعقوب را به او ( ابراهیم) بخشیدیم; و هر دو را هدایت كردیم; و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم; و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را (هدایت كردیم); اینگونه نیكوكاران را پاداش مىدهیم! (84)
و (همچنین) زكریا و یحیى و عیسى و الیاس را; همه از صالحان بودند. (85)
و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را; و همه را بر جهانیان برترى دادیم. (86)
و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادى را برترى دادیم) و برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم. (87)
این، هدایت خداست; كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمایى مىكند! و اگر آنها مشرك شوند، اعمال (نیكى) كه انجام دادهاند، نابود مىگردد (و نتیجهاى از آن نمىگیرند). (88)
آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوت به آنان دادیم; و اگر (بفرض) نسبت به آن كفر ورزند، (آیین حق زمین نمىماند; زیرا) كسان دیگرى را نگاهبان آن مىسازیم كه نسبت به آن، كافر نیستند. (89)
آنها كسانى هستند كه خداوند هدایتشان كرده; پس به هدایت آنان اقتدا كن! (و) بگو: «در برابر این (رسالت و تبلیغ)، پاداشى از شما نمىطلبم! این (رسالت)، چیزى جز یك یادآورى براى جهانیان نیست! (این وظیفه من است)» (90)
آنها خدا را درست نشناختند كه گفتند: «خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانى، نفرستاده است!» بگو: ; سخللّهچه كسى كتابى را كه موسى آورد، نازل كرد؟! كتابى كه براى مردم، نور و هدایت بود; 0اما شما) آن را بصورت پراكنده قرارمىدهید; قسمتى را آشكار، و قسمت زیادى را پنهان مىدارید; و مطالبى به شما تعلیم داده شده كه نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبودید!» بگو: ; سخللّهخدا!» سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجتآمیزشان رها كن، تا بازى كنند! (91)
و این كتابى است كه ما آن را نازل كردیم; كتابى است پربركت، كه آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق مىكند; (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهاى الهى، بشارت دهى،) و تا (اهل) امالقرى ( مكه) و كسانى را كه گرد آن هستند، بترسانى! (یقین بدان) آنها كه به آخرت ایمان دارند، و به آن ایمان مىآورند; و بر نمازهاى خویش، مراقبت مى كنند! (92)
چه كسى ستمكارتر است از كسى كه دروغى به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحى فرستاده شده»، در حالى كه به او وحى نشده است، و كسى كه بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل كرده است، نازل مىكنم»؟! و اگر ببینى هنگامى كه (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مىگویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایى كه به خدا بستید و نسبت به آیات او تكبر ورزیدید، مجازات خواركنندهاى خواهید دید»! (به حال آنها تاسف خواهى خورد) (93)
و (روز قیامت به آنها گفته مىشود:) همه شما تنها به سوى ما بازگشت نمودید، همانگونه كه روز اول شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید! و شفیعانى را كه شریك در شفاعت خود مىپنداشتید، با شما نمىبینیم! پیوندهاى شما بریده شده است; و تمام آنچه را تكیهگاه خود تصور مىكردید، از شما دور و گم شدهاند! (94)
خداوند، شكافنده دانه و هسته است; زنده را از مرده خارج مىسازد، و مرده را از زنده بیرون مىآورد; این است خداى شما! پس چگونه از حق منحرف مىشوید؟! (95)
او شكافنده صبح است; و شب را مایه آرامش، و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده است; این، اندازهگیرى خداوند تواناى داناست! (96)
او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاریكیهاى خشكى و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانهها(ى خود) را براى كسانى كه مىدانند، (و اهل فكر و اندیشهاند) بیان داشتیم! (97)
او كسى است كه شما را از یك نفس آفرید! و شما دو گروه هستید: بعضى پایدار (از نظر ایمان یا خلقت كامل)، و بعضى ناپایدار; ما آیات خود را براى كسانى كه مىفهمند، تشریح نمودیم! (98)
او كسى است كه از آسمان، آبى نازل كرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم; و از آن، ساقهها و شاخههاى سبز، خارج ساختیم; و از آنها دانههاى متراكم، و از شكوفه نخل، شكوفههایى با رشتههاى باریك بیرون فرستادیم; و باغهایى از انواع انگور و زیتون و انار، (گاه) شبیه به یكدیگر، و (گاه) بىشباهت! هنگامى كه میوه مى دهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید كه در آن، نشانههایى (از عظمت خدا) براى افراد باایمان است! (99)
آنان براى خدا همتایانى از جن قرار دادند، در حالى كه خداوند همه آنها را آفریده است; و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند; منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف مىكنند! (100)
او پدید آورنده آسمانها و زمین است; چگونه ممكن است فرزندى داشته باشد؟! حال آنكه همسرى نداشته، و همه چیز را آفریده; و او به همه چیز داناست. (101)
(آرى،) این است پروردگار شما! هیچ معبودى جز او نیست; آفریدگار همه چیز است; او را بپرستید و او نگهبان و مدبر همه موجودات است. (102)
چشمها او را نمىبینند; ولى او همه چشمها را مىبیند; و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است. (103)
دلایل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد; كسى كه (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست; و كسى كه از دیدن آن چشم بپوشد، به زیان خودش مىباشد; و من نگاهبان شما نیستم (و شما را بر قبول ایمان مجبور نمىكنم) (104)
و اینچنین آیات (خود) را تشریح مىكنیم; بگذار آنها بگویند: «تو درس خواندهاى (و آنها را از دیگرى آموختهاى)»! مىخواهیم آن را براى كسانى كه آماده درك حقایقند، روشن سازیم. (105)
از آنچه كه از سوى پروردگارت بر تو وحى شده، پیروى كن! هیچ معبودى جز او نیست! و از مشركان، روى بگردان! (106)
اگر خدا مىخواست، (همه به اجبار ایمان مىآوردند،) و هیچ یك مشرك نمىشدند; و ما تو را مسؤول (اعمال) آنها قرار ندادهایم; و وظیفه ندارى آنها را (به ایمان) مجبور سازى! (107)
(به معبود) كسانى كه غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است; و آنها را از آنچه عمل مىكردند، آگاه مىسازد (و پاداش و كیفر مىدهد). (108)
با نهایت اصرار، به خدا سوگند یاد كردند كه اگر نشانهاى ( معجزهاى) براى آنان بیاید، حتما به آن ایمان مىآورند; بگو: «معجزات فقط از سوى خداست (و در اختیار من نیست كه به میل شما معجزهاى بیاورم); و شما از كجا مىدانید كه هرگاه معجزهاى بیاید (ایمان مىآورند؟ خیر،) ایمان نمىآورند!» (109)
و ما دلها و چشمهاى آنها را واژگونه مىسازیم; (آرى آنها ایمان نمىآورند) همانگونه كه در آغاز، به آن ایمان نیاوردند! و آنان را در حال طغیان و سركشى، به خود وامىگذاریم تا سرگردان شوند! (110)
(و حتى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مىكردیم، و مردگان با آنان سخن مىگفتند، و همه چیز را در برابر آنها جمع مىنمودیم، هرگز ایمان نمىآوردند; مگر آنكه خدا بخواهد! ولى بیشتر آنها نمىدانند! (111)
اینچنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جن قرار دادیم; آنها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فریبنده و بىاساس (براى اغفال مردم) به یكدیگر مىگفتند; و اگر پروردگارت مىخواست، چنین نمىكردند; (و مىتوانست جلو آنها را بگیرد; ولى اجبار سودى ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! (112)
نتیجه (وسوسههاى شیطان و تبلیغات شیطانصفتان) این خواهد شد كه دلهاى منكران قیامت، به آنها متمایل گردد; و به آن راضى شوند; و هر گناهى كه بخواهند، انجام دهند! (113)
(با این حال،) آیا غیر خدا را به داورى طلبم؟! در حالى كه اوست كه این كتاب آسمانى را، كه همه چیز در آن آمده، به سوى شما فرستاده است; و كسانى كه به آنها كتاب آسمانى دادهایم مىدانند این كتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده; بنابر این از تردیدكنندگان مباش! (114)
و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حد تمام رسید; هیچ كس نمىتواند كلمات او را دگرگون سازد; و او شنونده داناست. (115)
اگر از بیشتر كسانى كه در روى زمین هستند اطاعت كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند; (زیرا) آنها تنها از گمان پیروى مىنمایند، و تخمین و حدس (واهى) مىزنند. (116)
پروردگارت به كسانى كه از راه او گمراه گشتهاند، آگاهتر است; و همچنین از كسانى كه هدایت یافتهاند. (117)
از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بریدن) بر آن گفته شده، بخورید (و غیر از آن نخورید) اگر به آیات او ایمان دارید! (118)
چرا از چیزها ( گوشتها)ئى كه نام خدا بر آنها برده شده نمىخورید؟! در حالى كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بیان كرده است! مگر اینكه ناچار باشید; (كه در این صورت، خوردن از گوشت آن حیوانات جایز است.) و بسیارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بىدانشى، (دیگران را) گمراه مىسازند; و پروردگارت، تجاوزكاران را بهتر مىشناسد. (119)
گناهان آشكار و پنهان را رها كنید! زیرا كسانى كه گناه مىكنند، بزودى در برابر آنچه مرتكب مىشدند، مجازات خواهند شد. (120)
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید! این كار گناه است; و شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا مىكنند، تا با شما به مجادله برخیزند; اگر از آنها اطاعت كنید، شما هم مشرك خواهید بود! (121)
آیا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كردیم، و نورى برایش قرار دادیم كه با آن در میان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! این گونه براى كافران، اعمال (زشتى) كه انجام مىدادند، تزیین شده (و زیبا جلوه كرده) است. (122)
و (نیز) این گونه در هر شهر و آبادى، بزرگان گنهكارى قرار دادیم; (افرادى كه همه گونه قدرت در اختیارشان گذاردیم; اما آنها سوء استفاده كرده، و راه خطا پیش گرفتند;) و سرانجام كارشان این شد كه به مكر (و فریب مردم) پرداختند; ولى تنها خودشان را فریب مىدهند و نمىفهمند! (123)
و هنگامى كه آیهاى براى آنها بیاید، مىگویند: «ما هرگز ایمان نمىآوریم، مگر اینكه همانند چیزى كه به پیامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است كه رسالت خویش را كجا قرار دهد! بزودى كسانى كه مرتكب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مكر (و فریب و نیرنگى) كه مىكردند، گرفتار حقارت در پیشگاه خدا، و عذاب شدید خواهند شد. (124)
آن كس را كه خدا بخواهد هدایت كند، سینهاش را براى (پذیرش) اسلام، گشاده مى سازد; و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آنچنان تنگ مىكند كه گویا مىخواهد به آسمان بالا برود; این گونه خداوند پلیدى را بر افرادى كه ایمان نمىآورند قرار مىدهد! (125)
و این راه مستقیم (و سنت جاویدان) پروردگار توست; ما آیات خود را براى كسانى كه پند مىگیرند، بیان كردیم! (126)
براى آنها (در بهشت) خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود; و او، ولى و یاور آنهاست بخاطر اعمال (نیكى) كه انجام مىدادند. (127)
در آن روز كه (خدا) همه آنها را جمع و محشور میسازد، (مىگوید:) اى جمعیت شیاطین و جن! شما افراد زیادى از انسانها را گمراه ساختید! دوستان و پیروان آنها از میان انسانها مىگویند: سخللّهپروردگارا! هر یك از ما دو گروه ( پیشوایان و پیروانگمراه) از دیگرى استفاده كردیم; (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسیدیم; و آنها بر ما حكومت كردند;) و به اجلى كه براى ما مقرر داشته بودى رسیدیم.» (خداوند) مىگوید: «آتش جایگاه شماست; جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حكیم و داناست. (128)
ما اینگونه بعضى از ستمگران را به بعضى دیگر وامىگذاریم به سبب اعمالى كه انجام مىدادند. (129)
(در آن روز به آنها مىگوید:) اى گروه جن و انس! آیا رسولانى از شما به سوى شما نیامدند كه آیات مرا برایتان بازگو مىكردند، و شما را از ملاقات چنین روزى بیم مى دادند؟! آنها مىگویند: «بر ضد خودمان گواهى مىدهیم; (آرى،) ما بد كردیم)» و زندگى (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد; و به زیان خود گواهى مىدهند كه كافر بودند! (130)
این بخاطر آن است كه پروردگارت هیچگاه (مردم) شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال غفلت و بىخبرى هلاك نمىكند. (بلكه قبلا رسولانى براى آنها مىفرستد.) (131)
و براى هر یك (از این دو دسته)، درجات (و مراتبى) است از آنچه عمل كردند; و پروردگارت از اعمالى كه انجام مىدهند، غافل نیست. (132)
پروردگارت بىنیاز و مهربان است; (پس به كسى ستم نمىكند; بلكه همه، نتیجه اعمال خود را مىگیرند;) اگر بخواهد، همه شما را مىبرد; سپس هر كس را بخواهد جانشین شما مىسازد; همانطور كه شما را از نسل اقوام دیگرى به وجود آورد. (133)
آنچه به شما وعده داده مىشود، یقینا مىآید; و شما نمىتوانید (خدا را) ناتوان سازید (و از عدالت و كیفر او فرار كنید)! (134)
بگو: «اى قوم من! هر كار در قدرت دارید بكنید! من (هم به وظیفه خود) عمل مىكنم; اما بزودى خواهید دانست چه كسى سرانجام نیك خواهد داشت (و پیروزى با چه كسى است! اما) به یقین، ظالمان رستگار نخواهند شد!» (135)
آنها ( مشركان) سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپایان آفریده، براى او قرار دادند; (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «این مال خداست! و این هم مال شركاى ما ( یعنى بتها) است!» آنچه مال شركاى آنها بود، به خدا نمىرسید; ولى آنچه مال خدا بود، به شركایشان مىرسید! (آرى، اگر سهم بتها با كمبودى مواجه مىشد، مال خدا را به بتها مىدادند; اما عكس آن را مجاز نمىدانستند!) چه بد حكم مىكنند (كه علاوه بر شرك، حتى خدا را كمتر از بتها مىدانند)! (136)
همینگونه شركاى آنها ( بتها)، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند; (كودكان خود را قربانى بتها مىكردند، و افتخار مىنمودند!) سرانجام آنها را به هلاكت افكندند; و آیینشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مىخواست، چنین نمىكردند; (زیرا مىتوانست جلو آنان را بگیرد; ولى اجبار سودى ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار (وبه آنها اعتنا مكن)! (137)
و گفتند: «این قسمت از چهارپایان و زراعت (كه مخصوص بتهاست، براى همه) ممنوع است; و جز كسانى كه ما بخواهیم -به گمان آنها- نباید از آن بخورند! و (اینها) چهارپایانى است كه سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نیز) چهارپایانى (بود) كه (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمىبردند، و به خدا دروغ مىبستند; (و مىگفتند: «این احكام، همه از ناحیه اوست.») بزودى (خدا) كیفر افتراهاى آنها را مىدهد! (138)
و گفتند: «آنچه (از بچه) در شكم این حیوانات است، مخصوص مردان ماست; و بر همسران ما حرام است! اما اگر مرده باشد ( مرده متولد شود)، همگى در آن شریكند.» بزودى (خدا) كیفر این توصیف (و احكام دروغین) آنها را مىدهد; او حكیم و داناست. (139)
به یقین آنها كه فرزندان خود را از روى جهل و نادانى كشتند، گرفتار خسران شدند; (زیرا) آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحریم كردند; و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند; و (هرگز) هدایت نیافته بودند. (140)
اوست كه باغهاى معروش ( باغهایى كه درختانش روى داربستها قرار دارد)، و باغهاى غیرمعروش ( باغهایى كه نیاز به داربست ندارد) را آفرید; همچنین نخل و انواع زراعت را، كه از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند; و (نیز) درخت زیتون و انار را، كه از جهتى با هم شبیه، و از جهتى تفاوت دارند; (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یكدیگر است، در حالى كه طعم میوه آنها متفاوت مىباشد.) از میوه آن، به هنگامى كه به ثمر مىنشیند، بخورید! و حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نكنید، كه خداوند مسرفان را دوست ندارد! (141)
(او كسى است كه) از چهارپایان، براى شما حیوانات باربر، و حیوانات كوچك (براى منافع دیگر) آفرید; از آنچه به شما روزى داده است، بخورید! و از گامهاى شیطان پیروى ننمایید، كه او دشمن آشكار شماست! (142)
هشت جفت از چهارپایان (براى شما) آفرید; از میش دو جفت، و از بز دو جفت; بگو: «آیا خداوند نرهاى آنها را حرام كرده، یا مادهها را؟ یا آنچه شكم مادهها در برگرفته؟ اگر راست مىگویید (و بر تحریم اینها دلیلى دارید)، به من خبر دهید!» (143)
و از شتر یك جفت، و از گاو هم یك جفت (براى شما آفرید); بگو: «كدامیك از اینها را خدا حرام كرده است؟ نرها یا مادهها را؟ یا آنچه را شكم مادهها دربرگرفته؟ یا هنگامى كه خدا شما را به این موضوع توصیه كرد، شما گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مىبندد ، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمىكند» (144)
بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هیچ غذاى حرامى نمىیابم; بجز اینكه مردار باشد، یا خونى كه (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوك -كه اینها همه پلیدند- یا حیوانى كه به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا ( نام بتها) بر آن برده شده است.» اما كسى كه مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بى آنكه خواهان لذت باشد و یا زیاده روى كند (گناهى بر او نیست); زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)
و بر یهودیان، هر حیوان ناخندار ( حیواناتى كه سم یكپارچه دارند) را حرام كردیم; و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم; مگر چربیهایى كه بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها كه با استخوان آمیخته است; این را بخاطر ستمى كه مىكردند به آنها كیفر دادیم; و ما راست مىگوییم. (146)
اگر تو را تكذیب كنند (و این حقایق را نپذیرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گستردهاى دارد; اما مجازات او هماز مجرمان دفع شدنى نیست! (و اگر ادامه دهید كیفر شما حتمى است) (147)
بزودى مشركان (براى تبرئه خویش) مىگویند: «اگر خدا مىخواست، نه ما مشرك مىشدیم و نه پدران ما; و نه چیزى را تحریم مىكردیم!» كسانى كه پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ مىگفتند; و سرانجام (طعم) كیفر ما را چشیدند. بگو: «آیا دلیل روشنى (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهاى بىاساس پیروى مىكنید، و تخمینهاى نابجا مىزنید.» (148)
بگو: «دلیل رسا (و قاطع) براى خداست (دلیلى كه براى هیچ كس بهانهاى باقى نمىگذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت مىكند. (ولى چون هدایت اجبارى بىثمر است، این كار را نمىكند.)» (149)
بگو: «گواهان خود را، كه گواهى مىدهند خداوند اینها را حرام كرده است، بیاورید!» اگر آنها (بدروغ) گواهى دهند، تو با آنان (همصدا نشو! و) گواهى نده! و از هوى و هوس كسانى كه آیات ما را تكذیب كردند، و كسانى كه به آخرت ایمان ندارند و براى خدا شریك قائلند، پیروى مكن! (150)
بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برایتان بخوانم: اینكه چیزى را شریك خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیكى كنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشید! ما شما و آنها را روزى مىدهیم; و نزدیك كارهاى زشت نروید، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق (و از روى استحقاق); این چیزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شاید درك كنید! (151)
و به مال یتیم، جز به بهترین صورت (و براى اصلاح)، نزدیك نشوید، تا به حد رشد خود برسد! و حق پیمانه و وزن را بعدالت ادا كنید! -هیچ كس را، جز بمقدار تواناییش، تكلیف نمىكنیم- و هنگامى كه سخنى مىگویید، عدالت را رعایت نمایید، حتى اگر در مورد نزدیكان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا كنید، این چیزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مىكند، تا متذكر شوید! (152)
این راه مستقیم من است، از آن پیروى كنید! و از راههاى پراكنده (و انحرافى) پیروى نكنید، كه شما را از طریق حق، دور مىسازد! این چیزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مىكند، شاید پرهیزگارى پیشه كنید!» (153)
سپس به موسى كتاب (آسمانى) دادیم; (و نعمت خود را) بر آنها كه نیكوكار بودند، كامل كردیم; و همه چیز را (كه مورد نیاز آنها بود، درآن) روشن ساختیم; كتابى كه مایه هدایت و رحمت بود; شاید به لقاى پروردگارشان (و روز رستاخیز)، ایمان بیاورند! (154)
و این كتابى است پر بركت، كه ما (بر تو) نازل كردیم; از آن پیروى كنید،و پرهیزگارى پیشه نمائید، باشد كه مورد رحمت (خدا) قرار گیرید! (155)
(ما این كتاب را با این امتیازات نازل كردیم) تا نگویید: «كتاب آسمانى تنها بر دو طایفه پیش از ما ( یهود و نصارى) نازل شده بود; و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بودیم»! (156)
یا نگویید: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مىشد، از آنها هدایت یافتهتر بودیم»! اینك آیات و دلایل روشن از جانب پروردگارتان، و هدایت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آیات خدا را تكذیب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آیات ما روى مىگردانند، بخاطر همین اعراض بىدلیلشان، مجازات شدید خواهیم كرد! (157)
آیا جز این انتظار دارند كه فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت (و نشانههاى رستاخیز)؟! اما آن روز كه بعضى از آیات پروردگارت تحقق پذیرد، ایمانآوردن افرادى كه قبلا ایمان نیاوردهاند، یا در ایمانشان عمل نیكى انجام ندادهاند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اكنون كه شما چنین انتظارات نادرستى دارید،) انتظار بكشید ما هم انتظار (كیفر شما را) مىكشیم!» (158)
كسانى كه آیین خود را پراكنده ساختند، و به دستههاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهاى با آنها ندارى! سر و كار آنها تنها با خداست; سپس خدا آنها را از آنچه انجام مىدادند، با خبر مىكند. (159)
هر كس كار نیكى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، كیفر نخواهد دید; و ستمى بر آنها نخواهد شد. (160)
بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدایت كرده; آیینى پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا); آیین ابراهیم; كه از آیینهاى خرافى روى برگرداند; و از مشركان نبود.» (161)
بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است. (162)
همتایى براى او نیست; و به همین مامور شدهام; و من نخستین مسلمانم!» (163)
بگو: «آیا غیر خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى كه او پروردگار همه چیز است؟! هیچ كس، عمل (بدى) جز به زیان خودش، انجام نمىدهد; و هیچ گنهكارى گناه دیگرى را متحمل نمىشود; سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است; و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید، خبر خواهد داد. (164)
و او كسى است كه شما را جانشینان (و نمایندگان) خود در زمین ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى دیگر قرار داد، تا شما را به وسیله آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید; به یقین پروردگار تو سریع العقاب و آمرزنده مهربان است. (كیفر كسانى را كه از بوته امتحان نادرست درآیند، زود مىدهد; و نسبت به حق پویان مهربان است.) (165)